گنجور

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳ - در استدلال نظر و توفیق شناخت

 

همیدون دور گردون زین قیاس است

شناسد هر که او گردون شناس است

نظامی
 

عطار » اسرارنامه » بخش دوازدهم » بخش ۳ - الحکایه و التمثیل

 

همه دل عاشق روی ایاز است

هنوزش بندهٔ ناحق شناس است

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۵ - در سؤال کردن در صفات مرگ و حیات یافتن آنجا فرماید

 

ثنایت برتر ازحدّ و سپاس است

که جان پاکت اکنون حق شناس است

عطار
 

سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۲۳ - در بیان آن که آدمی اوست که ممیز باشد تا تواند فرق کردن میان حق و باطل و دروغ و راست و قلب و نقد. از این رو می‌فرماید پیغامبر علیه السلام که اَلمُؤْمِنُ کَیِّسٌ ممیزٌ. در هر که تمیز باشد به نقش ظاهر فریفته نشود همچنانکه صراف به نقش درم و سکهٔ آن فریفته نمی‌شود، مردان حق صرافان‌اند نقد را از قلب و حق را از باطل میدانند و جدا می‌کنند و در تقریر آنکه مدح اولیاء میکردم شیطان از سر رهزنی که خلق اوست گفت از مدح دیگران تو را چه فایده و خواست که مرا از آن طاعت باز دارد. همچنانکه به شخصی که دایم یا رب میگفتی گفت چند یا رب میگوئی، چون تو را لبیکی جواب نمیرسد بدین طریق آن رهرو را از راه برد تا سال‌ها از ذکر و طاعت بماند. بعد مدت‌ها از حق تعالی بوی خطاب رسید که ترک یا رب گفتن چرا کردی. گفت از آن که لبیک جواب نمیرسید. حق تعالی فرمود که آن یا رب گفتن تو عین لبیک گفتن من است، آخر من تو را بر آن میدارم که یا رب میگوئی و اگر چنین نیست دیگران چرا نمیگویند. پس به خود آمد و دانست که آن منع مکر شیطان است. باز بر سر رشته افتاد و به یا رب گفتن مشغول شد

 

کاینچنین ظنها ز وسواس است

نی که ابلیس دشمن ناس است

سلطان ولد
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۱۰۱

 

فکر دنیای دنی کار خدانشناس است

هر چه در دل گذرد غیر خدا وسواس است

لب ببند از سخن پوچ که صد پیراهن

لاغری خوبتر از فربهی آماس است

صائب تبریزی
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۴ - فی نعت سرور کائنات صلی الله علیه و آله و سلم

 

ترا بشناسد آن کو حق شناس است

خدایا این چه تغییر لباس است !

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۳۹ - ملاقات رام با سهیل وقت برگذشتن سهیل از آسمان به زمین

 

زبانت شکر و جانت حق شناس است

جبینت سجدهٔ عین سپاس است

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۶۳ - در صفت ماهتابی

 

چنان دانم که بس ناحق شناس است

ز تیغ کین شاهی کم‌هراس است

ملا مسیح
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۹۳ - العارف

 

چنین شخصی بمعنی حق‌شناس است

جز این عارف شدن و هم و قیاس است

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۱۰ - عوالم اللبس

 

شناسد عارفش در هر لباس است

که چشم تیز بینش شه‌شناس است

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۵۶ - الکنود

 

کنود آن عبد نعمت ناشناس است

که اندر حق منعم ناسپاس است

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۶۶ - اللبس

 

ز لبس آن عنصریت در اساس است

که او روح حقیاق را الباس است

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۵۹ - کلام آخر

 

وزان وجهی که علیین اساس است

تدارک را مهیا بر حواس است

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۹۶ - وراء‌اللبس

 

بری ز اندیشه و هم و قیاس است

مثال است اینکه عاری از لباس است

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۲۲ - خاتمه‌الکتاب

 

ثنای ممکن از واجب سپاس است

مر او را تا که ادراک و حواس است

صفی علیشاه
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۵۹

 

اگنون که گذشته ز شب تیره دو پاس است

زی باده کشان نوبت تبدیل لباس است

از سر فکند شیخ بخلوتگه رندان

آن خرقه صد پاره که پشمینه پلاس است

در هندسه بینی دهن شیخ و لب جام

[...]

میرزا حبیب خراسانی
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۶ - در اثبات خدا

 

خرد را پالهنگ از این حواس است

ولی صانع برون از این قیاس است

ملک‌الشعرا بهار
 
 
۱
۲