گنجور

 
میرزا حبیب خراسانی

اگنون که گذشته ز شب تیره دو پاس است

زی باده کشان نوبت تبدیل لباس است

از سر فکند شیخ بخلوتگه رندان

آن خرقه صد پاره که پشمینه پلاس است

در هندسه بینی دهن شیخ و لب جام

دو دائره کان هر دو بیک نقطه مماس است

گوید که بتدقیق نظر حرمت می نی

در نص صریح است و نه در حکم قیاس است

بل در نظر شرع که از قاعده عقل

ترتیب مبانیش بتاسیس اساس است

هنگام کلال از الم و خستگی روح

واجب بود این جرعه که ترویج حواس است

معجون مفرح که کند تربیت عقل

در نزد خردمند چه باک است و چه باس است

در مجلس خاصش سخن از باده و ساغر

در محفل عامش سخن از حیض و نفاس است

هر کس که شود تابع این شیخک نسناس

بی شبهه توان گفت که از ارذل ناس است

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode