گنجور

عطار » خسرونامه » بخش ۶۱ - رسیدن نامۀ گل بخسرو

 

چو در حلقت هزار آواز داری

بترکی و بتازی راز داری

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴۸ - در جواب دادن ابلیس در اعیان فرماید

 

از اوّل تا به آخر راز داری

سزد گر لعنت از من بازداری

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

خبر کن تن که اینجا راز داری

سزد گر فکر از خود باز داری

عطار
 

اوحدی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۷ - وله سترالله عیوبه

 

ای روزه‌دار، اگر تو یک ریزه راز داری

دست و زبان خود را از خلق بازداری

با ساز و برگ بودی سالی، سزد کزین پس

یک ماه خویشتن را بی‌برگ و ساز داری

آخر چه سود کشتن تن را به زور؟ چون تو

[...]

اوحدی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۹۳

 

تو که از جهان و اهلش همه احتراز داری

بکف آر زاد راهی که ره دراز داری

بمحب دوست دشمن شدن این خلاف باشد

زچه از رقیب پیوسته تو احتراز داری

بگذار نقش اغیار و بکعبه شو مسافر

[...]

آشفتهٔ شیرازی