گنجور

 
۱
۲
۳
۱۴
 

کسایی » رباعیها » تیغ خورشید

 

گر در عمری شبی به ما پردازد

وین جان به لب رسیده را بنوازد

لب بر لب او نهشته ، ناگه خورشید

با تیغ کشیده بر سر ما تازد

۲ بیت
کسایی
 

عنصری » رباعیات » شمارهٔ ۱۶

 

آن لب نمزم گرچه مرا آن سازد

زیرا که شکر چون بمزی بگدازد

چشمم ز غمانش زرگری آغازد

تا بگدازد عقیق و بر زر یازد

۲ بیت
عنصری
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۱۸

 

من صرفه برم که بر صفم اعدا زد

مشتی خاک لطمه بر دریا زد

ما تیغ برهنه‌ایم در دست قضا

شد کشته هر آنکه خویش را بر ما زد

۲ بیت
ابوسعید ابوالخیر
 

خواجه عبدالله انصاری » مواعظ » موعظهٔ پنجم - در نکوهش دنیای دنی و سرزنش از ظلم و تعدی و ناپایداری این ستمکار و بیمداری جور اشرار

 

مکن که آه فقیران شبی برون تازد

فغان و ناله به عرش و ملائک اندازد

زتیر تخش یتیمان مگر نمیترسی

زسوز سینه پیری که ناوک اندازد

حذر همی کن از آن ناله سحرگاهی

[...]

۱۰ بیت
خواجه عبدالله انصاری
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳ - گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرل‌بک

 

ازیشان هرکه را او بِه نوازد

ز بخت خویش آن کس بیش نازد

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس

 

خرد با مهر هرگز چون بسازد

که آن چون می همی این را بتازد

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۱ - آگاه شدن شاه موبد از کار ویس و رامین

 

همین داند که تنبوری بسازد

بر او راهی و دستانی نوازد

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۲ - باز گشتن شاه موبد از کهستان به خراسان

 

روان اندر هوای او بنازد

که آب و باد او با این بسازد

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۳ - رفتن رامین به گوراب و دور افتادن از ویس

 

تنم را دردمندی می‌گدازد

بود کم آن هوا بهتر بسازد

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۰ - نامه نوشتن ویس به رامین و دیدار خواستن

 

همی گوید هر آن کاو مهر بازد

کرا ویسه نسازد مرگ سازد

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۶ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

دل نادان به هوش خویش نازد

بدی سازی کرا نیکی نسازد

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۳ - در انجام کتاب گوید

 

همیشه جود تو دل را نوازد

سموم قهر تو جان را گدازد

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۲ - در مدح ابوالحسن علی لشگری

 

ستوده شاه شدادی که دولت زو سر افرازد

گزیده میر بهرامی که ملکت زو همی نازد

نبرده بوالحسن کاحسان ز گیتی باد دلش سازد

علی کز همت عالی بگردون بر همی تازد

هزاران خیل جنگی را بیک کوشش براندازد

[...]

۵ بیت
قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۲ - مسمط در مدح امیر شمس الدین

 

روا باشد که از خوبی بنازد

که دل جز با هوای او نسازد

بروی او بت چین سر فرازد

اگر زی او بیازد دل ببازد

اگر مهرش چو آتش در گدازد

[...]

۳ بیت
قطران تبریزی
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۹

 

چون باره فتح تو به میدان تازد

با تیغ تو بدسگال تو جان بازد

تاج تو همی به سود کیوان یازد

تخت تو همی بر آن جولان سازد

۲ بیت
مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » توصیفات » شهرآشوب » شمارهٔ ۲۳ - صفت دلبر صوفی مذهب

 

گفتم چرا نسازی با من تو

تا کی تنم ز بهر تو بگدازد

گفتا تو بت پرستی و من صوفی

با بت پرست صوفی کی سازد

۲ بیت
مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۷ - مدح ابوالفضایل

 

هیچ زن را به لطف ننوازد

تا همه خانه اش نپردازد

۱ بیت
مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۰ - مدح شاهینی

 

حمله آرد چو شیر بگرازد

میل خونین ز کف بیندازد

۱ بیت
مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۸ - صفت کودک جعبه زن

 

سر ببندد بهانه ها سازد

سوی کردانه ناگهان تازد

۱ بیت
مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۸ - صفت کودک جعبه زن

 

کار و باری چنین فرو سازد

پیش معشوق جعبه بنوازد

۱ بیت
مسعود سعد سلمان
 
 
۱
۲
۳
۱۴
 
تعداد کل نتایج: ۲۶۸