گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۵ - آگاه شدن ویرو از آمدن موبد بهر جنگ

 

پس و پیش سپه دیدار کرده

به هر جایی یکی سالار کرده

فخرالدین اسعد گرگانی
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۸۳ - ستایش ثقة الملک طاهر بن علی

 

ای ملک ملک چون نگار کرده

در عصر خزانها بهار کرده

شغل همه دولت قرار داده

در مرکز دولت قرار کرده

از عدل بسی قاعده نهاده

[...]

مسعود سعد سلمان
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۸۳ - در ستایش اتسز گوید

 

ای ملک بتو افتخار کرده

و اقبال ترا اختیار کرده

بر خط ، تو از تیغ بی قرارت

شاهان زمانه قرار کرده

باران حسام عجل فشانت

[...]

وطواط
 

خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۴

 

ای چشم پر خمارت دلها فگار کرده

وی زلف مشک‌بارت جان‌ها شکار کرده

از روی همچو حورت صحرا چو خلد گشته

وز آه عاشقانت دریا بخار کرده

یک وعده در دو ماهم داده که می‌بیایم

[...]

خاقانی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۹ - افسانه گفتن خسرو و شیرین و شاپور و دختران

 

گلاب و لعل را بر کار کرده

ز لعلی روی چون گل‌نار کرده

نظامی
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او

 

ز مستی روی چون گلنار کرده

مژه در چشمِ عاشق خار کرده

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۷۱ - در خاتمت کتاب گوید

 

بپشتی تو عمری کار کرده

ز شوقت روی در دیوار کرده

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

زهی از تیرگی دیدار کرده

طلسم گنج پر اسرار کرده

عطار
 

نوعی خبوشانی » مثنوی سوز و گداز » بخش ۴ - صفت شب و سبب آغاز این خجسته داستان

 

نظر غارت گر دیدار کرده

به من هر سو تجلی زار کرده

نوعی خبوشانی