گنجور

 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۳۷
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۱ - نامه اول در صفت آرزومندى و درد جدایى

 

بیاشفته‌ست با من روزگارم

تو گویی با فلک در کارزارم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۳ - نامهٔ سوم اندر بدل جستن به دوست

 

وفا کِشتم چه سود آورد بارم

کزین پس رنج بینم نیز کارم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۸ - نامهٔ هشتم اندر خبر دوست پرسیدن

 

من آن کس را چو چشم خویش دارم

که چشمش دیده باشد روی یارم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۸ - نامهٔ هشتم اندر خبر دوست پرسیدن

 

غم هجران به روی او گسارم

ز بهر دوست او را دوست دارم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۱ - تمام شدن ده نامه و فرستادن ویس آذین را به رامین

 

که من زین پس به راهت چشم دارم

گهی روز و گهی ساعت شمارم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۲ - مویه کردن ویس بر جدایى رامین

 

کجا شد آن خجسته روزگارم

که بودی آفتاب اندر کنارم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۳ - سیر شدن رامین از گل و یاد کردن عهد ویس

 

گهی گفتن که من در عشق زارم

گهی گفتن که من در مهر خوارم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۴ - گفتن رفیدا حال رامین با گل

 

دریغا مرکبان راهوارم

دریغا دوستان بی‌شمارم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۰ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

هم آزرده شد از من شهریارم

هم آزرده شد از من کردگارم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۱ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

از آن پیشین وفا کِشتن چه دارم

که تا زین پس وفایت نیز کارم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۹ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

کجا گر من دلی چون کوه دارم

بر اندیشیدن هجرت نیارم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۱ - آشکار شدن رامین بر شاه موبد

 

چنان فرمان او را پیش دارم

کجا فرمان اورا جان سپارم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۲ - رفتن موبد به شکار

 

گمان بردم که داند شهریارم

که من خود دردمند و زار وارم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۲ - رفتن موبد به شکار

 

چرا تیمار تنهایی ندارم

چرا یاقوت بر رویم نبارم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۴ - نامه نوشتن ویس به پیش رامین

 

خطا گفتم نه آن اندوه دارم

که باشد هیچ کس انده گسارم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۹

 

بیمارم و ناردان لبت پندارم

در بویهٔ آبی تنت بیمارم

گر آبی و ناردان مرا بسپاری

جان و تن خویشتن به تو بسپارم

۲ بیت
قطران تبریزی
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی

 

از مجلستان هرگز بیرون نگذارم

وز جان و دل ودیده گرامیتر دارم

بر فرق شما آب گل سوری بارم

با جام چو آبی به هم اندر بگسارم

۲ بیت
منوچهری
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۳۷
 
تعداد کل نتایج: ۷۳۱