خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۷۶ - در مدح شروان شاه
شاها معظّما ملکُالشّرق خسروا
تو حیدری و حرزِ کیان ذوالفقارِ توست
شروان که زندهکردهٔ شمشیرِ توست و بس
شمشیروار در کفِ دریاشعارِ توست
بحری به تیغ و شخصِ نهنگان غریقِ توست
[...]
خاقانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۶ - در مرثیهٔ خاقان اعظم منوچهر پسر فریدون شروان شاه
رفتی و در جهان سخن از کاروبار توست
خاقانی غریب سخن یادگار توست
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۱۷ - احوال سقراط با اسکندر
تو با این گرانی که در بار توست
طلبکاریِ من کجا کار توست؟
سعدی » گلستان » باب پنجم در عشق و جوانی » حکایت شمارهٔ ۱۰
پیشِ کسی رو که طلبکارِ توست
ناز بر آن کن که خریدارِ توست
حکیم نزاری » سفرنامه » بخش ۱۳ - مراجعت کردن از سفر و آمدن به وطن
خاطرم پیوسته در تیمار توست
مونس من روز و شب اشعار توست
جامی » بهارستان » روضهٔ دوم (در ذکر حکمت حکما) » بخش ۱۳
خواهی که شاه عدل کند عدل پیشه باش
در کار خود که معرکه گیر و دار توست
شاه آینه ست و هرچه همی بینی اندر او
پرتو فکنده قاعده کار و بار توست
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۱۱ - نعت چهارم در اقتباس نور و التماس حضور آن حضرت صلی الله علیه و سلم
جامی از آنجا که هوادار توست
روی تو نادیده گرفتار توست
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۱۹ - صحبت اول با پیر روشن ضمیر در تاریکی شب ظن و تخمین و رسیدن مرید به واسطه وی به دولت علم الیقین
صحت من دولت دیدار توست
شربت من لذت گفتار توست
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۵۵ - حکایت زنگی که روی خود را در آیینه بی زنگ دید و به عکس روی خود آیینه را نپسندید
کان سبب راحت و آزار توست
چون نگری صورت کردار توست
فصیحی هروی » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۲۰
کعبه را گرد سر بتخانه آرد در طواف
کاروان سالار کفر ار حلقه زنار توست
حزین لاهیجی » مثنویات » فرهنگ نامه » بخش ۱۴ - خطاب به پادشاه در قبول صلح و ترک ستیز و اندرزی چند از حِکم
وگر دوست گشته ست خود یار توست
سزاوار یاری، ز پیکار توست
حزین لاهیجی » مثنویات » صفیر دل » بخش ۳۱ - ختم کلام و انسجام مرام
سراسر جهان پر ز گفتار توست
زبان آوری چون قلم، کار توست
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۴۹ - در بیان اینکه پیغمبر از پدر مهربانتر است
این همیشه همدم و غمخوار توست
در دو عالم فکر کار و بار توست
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۷۱ - حکایت آن شخص که مرید صوفیان شد و به واسطه اعمال آنها نادم گردید
دیدهای دور بین پندار توست
گوشها بر رخنه دیوار توست
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۵۵ - در تضرع و تذلل و مناجات به درگاه حضرت حق تعالی
نور عالم پرتو رخسار توست
عطرها هم بویی از گلزار توست
بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۶
چشم ما را نور از دیدار توست
جان ما را شور از گفتار توست
هر که منظور تو شد منصور شد
وآنکه منصور توشد بردار توست
شهرت حسن تو شد از عشق ما
[...]
بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش دوم - داستان گل و بلبل » بخش ۸ - رفتن بلبل به گلشن برای دیدن گل
مرا دیده روشن به دیدار توست
صفای گلستان ز رخسار توست
بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش سوم » بخش ۷ - مناجات
دو چشمی که بینای انوار توست
کجا کی سزوار او نار توست
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۸۰- جذبه
آنکه را پنداشتی کآن یار توست
در زمانِ بی کسی غمخوار توست