گنجور

عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۶۳

 

زان گشاید فقع که بگشادی

زان نمایذ ترا که بنمادی

عنصری
 

ابوسعید ابوالخیر » ابیات پراکندهٔ نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » تکه ۵۹

 

ای ساقی پیش آر ز سرمایهٔ شادی

زان می‌ که همی تابد چون تاج قبادی

زان باده که با بوی گل و گونهٔ لعل‌ست

قفل در غم است و کلید در شادی

ابوسعید ابوالخیر
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید » شمارهٔ ۲۹ - و او راست

 

ای جهانی ز تو به آزادی

بر من از تو چراست بیدادی

دل من دادی و نبود مرا

از دل بیوفای تو شادی

دل دهان دل به دوستی دادند

[...]

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۲ - در مدح امیرابو محمد بن محمود غزنوی

 

خداوندا بدین مایه بکردم برتو استادی

نه زان گفتم من این کز تو پدر را نیست آزادی

تو اندر خدمت سلطان مثل با جنبش بادی

فزونتر کو ترا فرمود هرگز پای ننهادی

به خدمت کردن بسیار داد خویشتن دادی

[...]

فرخی سیستانی
 

خواجه عبدالله انصاری » طبقات الصوفیه - امالی پیر هرات » بخش ۱۳۹ - و من طبقة الرابعة ابوبکر بن ابی سعدان

 

سلام رایح غادی

علی ساکنة الوادی

علی من حبه فرض

علی الحاضر والبادی

خواجه عبدالله انصاری
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳ - گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرل‌بک

 

جهان او راست می‌دارد به شادی

کِه و مِه را همی بخشد به رادی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶ - گفتار اندر ستایش عمید ابو الفتح مظفر

 

روان گشتی گر او فرمان بدادی

که زُفت و بددل از مادر نزادی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى

 

به من تو ویس را آنگاه دادی

که تا سی سال دیگر دخت زادی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى

 

ز هنجار خرد دور اوفتادی

چو رفتی دخت نازاده بدادی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۹ - نامه نوشتن موبد نزد شهرو و فریفتن به مال

 

تو این دختر به فرّ من بزادی

چرا اکنون به دیگر جفت دادی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۱ - دیدن رامین ویس را و عاشق شدن بر وى

 

گهی در چاه وسواس اوفتادی

گهی دل را به دانش پند دادی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۲ - رسیدن شاه موبد به مرو با ویس و جشن عروسى

 

نه لب را بر سخن گفتن گشادی

نه مر گوینده را پاسخ بدادی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس

 

بنفشه برچدی هر بامدادی

به یاد زلف او بر دل نهادی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس

 

بر آمد ناگهان یک روز بادی

مرا بنمود روی حور زادی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس

 

ز جان خویش بندی بر گشادی

بیاوردی و بر جانم نهادی

فخرالدین اسعد گرگانی
 
 
۱
۲
۳
۲۶