فردوسی » شاهنامه » پادشاهی پوران دخت » پادشاهی پوران دخت
که تا کره او را همیتاختی
زمان تا زمانش بینداختی
فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۷
سه روزست تا زین نشان تاختی
بخواب و بخوردن نپرداختی
فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۹
که او را به نیزه برافراختی
چو بر بابزن مرغ بر ساختی
فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۹
کز این رزمگه بوستان ساختی
دل از کین ترکان بپرداختی
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۲ - شعر گفتن ورقه در مرگ پدر
که بر جان او بر، کمین ساختی
جهان را ز نامش بپرداختی
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۶ - دیدن ورقه و گلشاه یکدیگر را
که تا من ورا خوب بنواختی
حق او سزاوار بشناختی
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید » شمارهٔ ۳۰ - و ازوست
ای ترک حق نعمت عاشق شناختی
رفتی و ساختی ز جفا هر چه ساختی
کردار من به پای سپردی و کوفتی
گرد هوای خویش گرفتی و تاختی
با تو به دل چنان که توان ساخت ساختم
[...]
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۶ - رفتن گرشاسب به نزد ضحاک
ز بر پّر طاووس بفراختی
به بانگ آمدی، جلوه برساختی
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۰ - جنگ دوم گرشاسب با سالاران بهو
کجا خنجر از زخم بفراختی
بر الماس آب بقم تاختی
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۲ - پاسخ گرشاسب به نزد بهو
که بر مهتر خویش بدساختی
همه گنج و گاهش برانداختی
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۳ - رزم سوم گرشاسب با خسرو هندوان
شدی چون زنان شرم بنداختی
از ایران یکی شوی نو ساختی
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۴ - رزم چهارم گرشاسب با هندوان
مرآن مهره کاندر هوا باختی
سَر سروران بود کانداختی
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۵۳ - شگفتی دیگر جزیره
چنین اشک تا شب همی تاختی
گهش شب به یک بار بگداختی
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۷۱ - درختی که هفت گونه بارش بود
سرش را چو گویی برانداختی
چنین خویشتن را فدا ساختی
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۷۲ - شگفتی دیگر بتخانه ها
چنین تاش دو دیده بگداختی
ز مژگان به رخسار بر تاختی
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۷۴ - بازگشت گرشاسب و صفت خواسته
ازو خشت زرین همی ساختی
یکی چشمه بُد در وی انداختی
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۷۴ - بازگشت گرشاسب و صفت خواسته
سر از شاخ هر مرغ بفراختی
همی این از آن به نوا ساختی