گنجور

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶ - در سابقه نظم کتاب

 

به فَرِّ شَه که روزی ریز شاخ است

کَرَم گر تنگ شد روزی فراخ است

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۳ - عذر انگیزی در نظم کتاب

 

فرس بیرون فکن میدان فراخ است

تو سرسبزی و دولت سبز شاخ است

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۷ - نشستن شیرین به پادشاهی بر جای مهین‌بانو

 

درخت‌ِ بَدْنیت خوشیده شاخ است

شه نیکونیت را پی فراخ است

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۳ - پاسخ دادن شیرین به خسرو

 

بر باغ ارم پوشیده شاخ است

غلط گفتم، درِ روزی فراخ است

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۵ - در مدح شروانشاه اخستان بن منوچهر

 

زر با دل او که بس فراخ است

گویی نه زر است سنگلاخ است

نظامی
 

عطار » مختارنامه » باب بیست و ششم: در صفت گریستن » شمارهٔ ۱۰

 

چون دریائی کنار من از جا خاست

کز چشمهٔ چشم لؤلؤ لالا خاست

گویند بسی چشمه ز دریا خیزد

چونست که از چشمه مرا دریا خاست

عطار
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۲

 

صبا، گردی ازان زلف دو تا خاست

به هر سو بویی از مشک ختا خاست

بلای خفته سر برداشت، گویی

مرا مویی کزان زلف دو تا خاست

گریبان می درم هر صبح چون گل

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۹۷ - گفتار در خاتمت کتاب

 

روم این راه اگر چه سنگلاخ است

که اسبم تیز و میدانم فراخ است

سلیمی جرونی
 
 
sunny dark_mode