این باد کدامست که از کوی شما خاست
وین مرغ چه نامست که از سوی سبا خاست
باد سحری نکهت مشک ختن آورد
یا بوئی از آن سلسله غالیه سا خاست
گوئی مگر انفاس روان بخش بهشتست
این بوی دلاویز که از باد صبا خاست
برخاسته بودی و دل غمزده می گفت
یا رب که قیامت ز قیام تو چرا خاست
بنشین نفسی بو که بلا را بنشانی
زان رو که ز بالای تو پیوسته بلاخاست
شور از دل یکتای من خسته بر آورد
هر فتنه و آشوب کز آنزلف دو تا خاست
این شمع فروزنده ز ایوان که افروخت
وین فتنه نوخاسته آیا زکجا خاست
از پرده برون شد دل پر خون من آندم
کز پرده سرا زمزمه ی پرده سرا خاست
خواجو بجز از بندگی حضرت سلطان
کاری نشیندیم که از دست گدا ساخت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از دوست پیام آمد کاراسته کن کار
مهر دل پیش آر و فضول از ره بردار
اینست شریعت
اینست طریقت
از دوست پیامآمد کاراسته کن کار
اینست شریعت
مهر دل پیش آر و فضول از ره بردار
اینست طریقت
بر صفحه ملک از تو و رای تو نشان باد
بر روی مه چارده چندان که نشان است
از بهر خود ایوان و سرا خواست که سازد
قصری ز بشر ساخت
خندید جهان از نظر و رحمت عامش
بس کن، که به ترجیع بگوییم تمامش
هر عشوه که دربان دهدت دفع و بهانهست
گوید: « که برو » هیچ مرو، شاه بخانهست
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.