سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۳۰
دورانِ بقا چو بادِ صحرا بگذشت
تلخیّ و خوشیّ و زشت و زیبا بگذشت
پنداشت ستمگر که جَفا بر ما کرد
در گردن او بماند و بر ما بگذشت
کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۲
ما بی به روی تو آهم ز ثریا بگذشت
بسیاری دیده دریا شد و هر قطره ز دریا بگذشت
گرچه در مجمع دل درد بود صدرنشین
ناله چون برتر ازو بود به بالا بگذشت
گر صبا آمد و بوی تو ز ما داشت دریغ
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۵
دل ما از منی و ما بگذشت
پا نهاد از سر هوا بگذشت
مدتی دُرد درد دل نوشید
عاقبت درد و هم دوا بگذشت
از وجود و عدم خلاصی یافت
[...]
رضیالدین آرتیمانی » رباعیات » رباعی شماره ۹
آهم ز فراز آسمٰانها بگذشت
اشکم ز محیط هفت دریا بگذشت
گفتی که به کار سازیت برخیزم
بنشین بنشین که کار از اینها بگذشت
ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۸
نه جز توام دگری در دل خراب گذشت
نه بر زبان سخن کس به هیچ باب گذشت
چگونه پرتو گزینم به دل که پروانه
برای خاطر شمعی ز آفتاب گذشت
هنوز رشک به من میبرد فلک هرچند
[...]
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۰
به توبه هر که ز یک قطره ی شراب گذشت
تواند از سر عالم چو آفتاب گذشت
ز فیض باده پرستی، غم جهان بر ما
سبک رکاب تر از موج روی آب گذشت
چه دیدی از چمن روزگار چون بادام؟
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۲۷
شب که بر انجمن آن شعله سیراب گذشت
عرق شمع ز پیراهن مهتاب گذشت
خنده کبک به کهسار زند تمکینش
آن که از خانه ما تند چو سیلاب گذشت
دوش کان سرو روان سایه به مسجد افکند
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۱۵۰
خیال طره او در دل خراب گذشت
چه موج بود که مستانه بر حباب گذشت
کجایی ای نفس عقده سوز باد سحر
که عمر غنچه ما در ته نقاب گذشت
قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۸
رسید یار و ز من بر سر عتاب گذشت
چه گویمت که چه بر دل ز اضطراب گذشت
نبرد غنچه بختم سوی شکفتن راه
گل امیدم ازین باغ در نقاب گذشت
کجاست عشق که در دیدهام نمک پاشد
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳۹
چنینکه عمر تأملگر شتابگذشت
هوای آبلهای از سر حباب گذشت
به چشمبند جهان این چه سحرپردازیست
که بیحجابی آن جلوه از نقابگذشت
به هر طرف نگرم دود دل پرافشان است
[...]
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۵
زآنچه از ستمت بجان بیتاب گذشت
از چاره مرا کار بهر باب گذشت
رفت آنکه رسیده بود سیلم بکمر
اکنون چکنم که از سرم آب گذشت
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۷ - بسمل شیرازی
بسمل همه عمرم به تمنا بگذشت
در بوک و مگر امشب و فردا بگذشت
چون حاصل دنیا نبود غیر از غم
خرم دل آن کس که ز دنیا بگذشت
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۷ - بسمل شیرازی
بسمل همه عمرم به تمنا بگذشت
در بوک و مگر امشب و فردا بگذشت
صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۶۲ - خطاب امام(ع) باب عقاب
بگو سکینهام ای نوجوان ز آب گذشت
دگر ز خواهش آب از دل کباب گذشت