دل ما از منی و ما بگذشت
پا نهاد از سر هوا بگذشت
مدتی دُرد درد دل نوشید
عاقبت درد و هم دوا بگذشت
از وجود و عدم خلاصی یافت
از فنا نیز وز فنا بگذشت
ای که گوئی که ابتدا چه بود
ابتدا چیست انتها بگذشت
نقش غیری خیال می بستم
خواب بود آن خیال ما بگذشت
نود و پنج سال عمر عزیز
همه در دین مصطفی بگذشت
نعمت الله یگانه ای داند
که یگانه ز دو سرا بگذشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به تحول روح و گذر از خود خواهی و دنیای مادی میپردازد. او از تجربههای درد و رنج سخن میگوید که در نهایت به آگاهی و رهایی از هستی و نیستی میانجامد. شاعر به این نکته تأکید دارد که زندگی و عمر عزیز انسان، باید در راه دین و معنویت سپری شود، و در پایان، به یگانگی و وحدت وجود اشاره میکند که فراتر از دو دنیای مادی و معنوی است.
هوش مصنوعی: دل ما از خودمان رهایی یافت و از خواستهها عبور کرد و پا به مسیر جدیدی گذاشت.
هوش مصنوعی: مدتی طولانی از غم و درد دل نوشید، در نهایت هم درد و هم دارو از بین رفتند.
هوش مصنوعی: از وجود و عدم رهایی پیدا کرد و از فنا نیز عبور کرد.
هوش مصنوعی: شما که میپرسیدید آغاز چه بود و انتها چیست، بدانید که این سوالات جایگاه خاص خود را دارند و شاید پاسخ آنها در گذر زمان نهفته باشد.
هوش مصنوعی: در خواب به تصویر کسی دیگر فکر میکردم، اما آن خیال فقط یک خواب بود و حالا آن دوران گذشته است.
هوش مصنوعی: در طول نود و پنج سال عمر گرانبهای خود، همه زندگیام را در راستای دین و راه پیامبر خدا سپری کردم.
هوش مصنوعی: نعمت خداوند یکتاست و او میداند که آن یکتا از هر دو جهان فراتر رفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.