×
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳ - در استدلال نظر و توفیق شناخت
یکی ده دانه جو محراب کرده
یکی سنگی دو اصطرلاب کرده
عطار » الهی نامه » بخش هشتم » (۱) حکایت بچّۀ ابلیس با آدم و حوّا علیه السلام
بهر کُنجی دلی در خواب کرده
بهرجائی گِلی در آب کرده
عطار » خسرونامه » بخش ۶۳ - آگاهی یافتن شاپور از آمدن فرّخ و گلرخ و گرفتاری گل و گریختن فرّخ
بگل گفت ای دلم در تاب کرده
خرد را چشم تو در خواب کرده
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۰
ای ملک دلم خراب کرده
در کشتن من شتاب کرده
پیش لب لعلت آب حیوان
خود را ز خجالت آب کرده
رخساره ی لاله و سمن را
[...]
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۴۷
خبرم شدست کانمه هوس شراب کرده
چکنم که این حکایت جگرم کباب کرده
که نمود (می) بجامش که ز غم بسوخت جانم
ز که بود این خرابی که مرا خراب کرده
ز زلال جان شیرین می اوست در دل من
[...]
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۲۹ - در پند دادن دایه به شیرین و دلداری از نازنین گوید
رخت خورشید را در تاب کرده
لبت خون در دل عناب کرده
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۴ - در بیان تعریف و توصیف نانوا
خمیر او نمک را آب کرده
گرسنه چشم را در خواب کرده
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۸ - در بیان تعریف طشت گر چنین گوید
مرا سودای او بی تاب کرده
دلم را آتش او آب کرده
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۹ - در تعریف قصاب پسر گوید
دلم را خنجرش بی تاب کرده
نگاهش زهره من آب کرده
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی قاسم بن الحسن علیهماالسلام » شمارهٔ ۴ - فی رثاء القاسم بن الحسن علیه السلام
تا جعد مشگسارا در خون خضاب کرده
دلها کباب کرده