عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
رخش چون آتشی سیراب دیدم
ز آب و آتش او تاب دیدم
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۳ - در حقیقت سرّ منصور و دریافتن اعیان گوید
همه دنیا من اندر خواب دیدم
همه ذرات درغرقاب دیدم
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۳ - در حقیقت سرّ منصور و دریافتن اعیان گوید
محمد اول اندر خواب دیدم
ازو بسیار فتح الباب دیدم
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲۸ - سخن گفتن پسر با پدر در عین دریای طریقت و اعیان بهرنوع
ز دریا عین ناپروا بدیدم
درون دل پدر یکتا بدیدم
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲۹ - پسر در شرح رموز حقیقت در نفس وجان گوید
در این دریا شدم یکتا بدیدم
نمود جوهر الّا بدیدم
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۳۴ - در صفت پیر دانا و حکایت اسرار کردن کل با او فرماید
بدانستم یقین کان خواب دیدم
ترا در کشتی اندر آب دیدم
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴۸ - در جواب دادن ابلیس در اعیان فرماید
ترا در دیدهها بینا بدیدم
ترا در لفظها گویا بدیدم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۵ - در خبر دادن سلطان العارفین بایزید فرماید
بچشم جان و دل اینجا بدیدم
جمال ذات بی همتا بدیدم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۵ - در سؤال کردن در صفات مرگ و حیات یافتن آنجا فرماید
همه سرّ عیان بالا بدیدم
در اینجا خویشتن یکتا بدیدم
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۵۰
دو زلف سرکشش پرتاب دیدم
دو طاق ابرویش محراب دیدم
بگردانید چشم و رو ز سویم
عظیمش با جهان در تاب دیدم
دلم خون شد به حال مردم چشم
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳۴
نقش خیال رویش دیشب به خواب دیدم
مه را به شب توان دید من آفتاب دیدم
هر سو که دید دیده دریای بیکران دید
روشن چو نور دیده ماهی در آب دیدم
جام جهان نمائی است هر شاهدی که بینم
[...]
شاه نعمتالله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۱۹
مایی ما بر افتاد اویی او عیان شد
او را به دیدهٔ او خوش بی حجاب دیدم
اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۲۵ - زاری کردن پروانه از فراق شمع
تو گویی کآن پری در خواب دیدم
سرابی را بجای آب دیدم
فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۷
دوشینه مهی به خواب دیدم
یعنی به شب آفتاب دیدم
شب ها به هوای خاک کویش
چشم همه را پرآب دیدم
هر گوشه ز تیر غمزهٔ او
[...]