عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۲ - در تنبیه حال غافلان و اظهار حقایق عارفان، و بیان یکتائی حق سبحانه و تعالی، و تکرار ظهور صفات او جل جلاله
صادق آمد بحر و تو چون آب جو
باش تو از بحر معنی آب جو
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۷۷ - اعتراض کردن معترضی بر رسول علیهالسلام بر امیر کردن آن هذیلی
صد هزار آلودگان آبجو
کی بدندی گر نبودی آب جو
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۴۸ - تفسیر وَ هُوَ مَعَکُمْ
تا بزانویی میان آبِ جو
غافل از خود زین و آن تو آبجو
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۳۰ - باز آمدن زن جوحی به محکمهٔ قاضی سال دوم بر امید وظیفهٔ پارسال و شناختن قاضی او را الی اتمامه
دلوهای دیگر از چه آبجو
دلو او فارغ ز آب اصحابجو
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۱۳
جو چه می خواهی بیا دریا بجو
عاشقی دریا دلی اینجا بجو
یک دمی با ما در این دریا در آ
آبروی ما درین دریا بجو
هر که بینی دست او را بوسه ده
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۱۴
خوش در آ در بحر ما ما را بجو
چو چه می جوئی بیا دریا بجو
در وجود خویشتن سیری بکن
حضرت یکتای بی همتا بجو
هر چه می بینی به نور او نگر
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۱۵
تشنهٔ آب حیات از ما بجو
عین ما جوئی به عین ما بجو
بر کف ما خوش حبابی پر ز آب
در صفای جام می ما را بجو
آن چنان چشمی که بیند روی او
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۱۶
خوش در آ در بحر ما ما را بجو
خانهٔ اصلی است این ما را بجو
ما ز دریائیم و دریا عین ما
عین ما جوئی به عین ما بجو
چشم ما از نور رویش روشنست
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۱۸
بگذر از قطره برو دریا بجو
عین ما جوئی به عین ما بجو
دیدهٔ ما جز جمال او ندید
نور او در دیدهٔ بینا بجو
بی سر و پا گرد میخانه بر آ
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۱۹
نقد گنج کنج دل از ما بجو
آبرو جوئی در این دریا بجو
یک دمی با ما به میخانه خرام
ذوق سرمستان ما آنجا بجو
دنیی و عقبی به این و آن گذار
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۲۰
در خرابات مغان ما را بجو
رند سرمستی خوشی آنجا بجو
همچو قطره چند گردی در هوا
خوش روان شو سوی ما دریا بجو
هر دو عالم را به این و آن گذار
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۲۲
گوهر دُر یتیم از ما بجو
آنچنان گوهر در این دریا بجو
در وجود خویشتن سیری بکن
حضرت یکتای بی همتا بجو
دست بگشا دامن خود را بگیر
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۲۳
آبرو جوئی بیا از ما بجو
دل به دریا ده بیا دریا بجو
دو جهان بگذار تا یکتا شوی
آنگهی یکتای بی همتا بجو
رند مستی گر همی خواهی بیا
[...]