گنجور

یغمای جندقی » منشآت » بخش سوم » شمارهٔ ۲۶

 

به تن مقصرم از دولت ملازمتت

ولی خلاصه جان خاک آستانه تست

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش سوم » شمارهٔ ۲۶

 

مگذار ضایعم که مرا عنف روزگار

بر اعتماد لطف تو ضایع گذاشته است

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش سوم » شمارهٔ ۲۷

 

مگذار ضایعم که مرا عنف روزگار

بر اعتماد لطف تو ضایع گذاشته است

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش سوم » شمارهٔ ۲۸

 

گر بخوانی مقیم درگاهم

ور برانی مطیع فرمانم

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش سوم » شمارهٔ ۲۹

 

به رهی که نعل ریزد زتحیر اولین پی

همه رخش شهسواران بکجا رسم پیاده

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش سوم » شمارهٔ ۳۹

 

به هرکه می‌نگرم رخ نمی‌کند سویم

میان این همه بیگانه آشنایی نیست

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش سوم » شمارهٔ ۳۹

 

به جز ارواح مکرم که ز دیوان ازل

به خداوندیشان خط غلامی دادم

خاک تن، باد روان، آب بقا آتش جان

بی تکلف به فدای ره ایشان بادم

پس از آن چند نفرگاه به زرگاه به زور

[...]

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش سوم » شمارهٔ ۴۱

 

غیرتم با تو چنان است که گر دست دهد

نگذارم که در آئی به خیال دگران

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش سوم » شمارهٔ ۴۲

 

شمع مریم را بهل افروخته

که بخارا می رود این سوخته

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش سوم » شمارهٔ ۴۳

 

تا توانستم ندانستم چه سود

چون بدانستم توانستم نبود

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش سوم » شمارهٔ ۴۳

 

شیخ را دیدم و گفتم مگر از عهد قدیم

قدری به شده ای باز همان است که بود

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش سوم » شمارهٔ ۴۶

 

این نگارش خود بنا میزد که پر دخت ارنرست

دست صاحب بازوی صابی ترا در آستین

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش سوم » شمارهٔ ۴۷

 

چرخ ز بن کند آن درخت برومند

خاک فروکشت آن چراغ فروزان

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » دیباچه به قلم حاجی محمد اسمعیل طهرانی - جامع نخستین آثار یغما

 

بلبل از عشق گل آموخت سخن ورنه نبود

این همه قول و غزل تعبیه در منقارش

یغمای جندقی
 

رشحه » شمارهٔ ۴ - نا مشخص

 

هر کجا نام ز دانش همه افلاک حجاب

هر کجا ذکر به نامش همه آفاق حیا

رشحه
 

رشحه » شمارهٔ ۲۶ - نامشخص

 

یکی شد تا به کویت بانگ زاغ و نغمهٔ بلبل

گلستان سر کوی تو با زاغ و زغن مانده

رشحه
 

رشحه » شمارهٔ ۲۷ - نامشخص

 

باز دل برد از کفم زلف نگار تازه‌ای

بیقراری داد با این دل قرار تازه‌ای

رشحه
 

رشحه » شمارهٔ ۲۸ - نامشخص

 

جدا از زلف و رخسار تو جان دادم به ناکامی

نه خرم از تو در صبحی نه دلشاد از تو در شامی

ندارم غم ز قرب مدعی رشحه که در کویش

کنون قربی که هست او را فراهم بود ایامی

شهنشاه جهان شهزاده محمود آن جوانبختی

[...]

رشحه
 

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » سؤال و جواب » شمارهٔ ۱ - سؤال میرزا بابای گرگانی در حین توقف سبزوار از حاج ملاهادی سبزواری

 

ای حکیمی که چون تو فرزندی

مادر دهر در زمانه نزاد

وادی عشق را توئی هادی

سالکان طریق را تو مراد

از تو بستان معرفت خرم

[...]

حکیم سبزواری
 
 
۱
۶۱۷
۶۱۸
۶۱۹
۶۲۰
۶۲۱
۷۷۰