گنجور

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ١۴۴

 

فرهاد خویش کرد مرا ماه چهره ئی

شیرین لبی که خسرو خوبان برزنست

مثلش ز آدمی نتوان یافت بهر آنک

با حور و با پری بگه حسن برزنست

بس نازک و لطیف زنی خواستست لیک

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ١۴۵

 

عقل با روح قدس گفت که فردوس برین

هیچ دانی بخوشی بر چه مثال افتادست

روح قدسی ز سر حیرت و دانش گفتش

بخوشی راست چو گرمابه علیا با دست

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ١۴۶

 

گردش گردون دون آزاده ها را خسته کرد

کو دل ازاده ئی کز دست او مجروح نیست

در عنا تا کی توان بودن بامید بهی

گر کسی را صبر ایوبست عمر نوح نیست

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ١۴٧

 

کردم ز میان همگان عزم کناری

تایب شده یکباره ز چیزیکه حرام است

گفتند که اسرار نهان داشتنت چیست

بر گو که حلالست حرامست کدام است

گفتم که بلی هست نهان نزد من اسرار

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ١۴٨

 

کسی گفت عزت بمال اندرست

که دنیا و دین را درم یاورست

چه مردی کند زور بازوی جاه

که بی مال سلطان بی لشکرست

تهیدست با هیبت و نام نیک

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ١۴٩

 

کسی کو طریق تواضع رود

کند بر سریر شرف سلطنت

ولیکن تو جایش بدان و مکن

ملک سیرتی درگه شیطنت

تواضع بود با بزرگان ادب

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ١۵٠

 

گر وعده ئی که داد مرا آصف زمان

یکبارگی مرا ز خاطر عاطر گذاشتست

بروی گرفت نیست گر اینسان که چاکرست

بس خلق را که بر در امید داشتست

وانگاه دین وعده یکیک گزارده

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ١۵١

 

لطفی کن وز سگ صفتان آرزو ببر

کاندر نهاد گرگ شبانی میش نیست

هر جا که صیت مکرمت آنجا قویترست

آواز طبل و حسرت روباه بیش نیست

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ١۵٢

 

گر چو سندان بود ترا دندان

چون کهن شد ز دردمندانست

در جوانی مرا چو سندان بود

آنچه دندان و وزن دندانست

وین زمانم که نوبت پیری است

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ١۵٣

 

گفتم بدل که غم مخور اندر جهان بسی

هر چند نظم حال تو بی اختلال نیست

از فیض لطف او مکن امید منقطع

گر دولتی قرین تو گردد محال نیست

کز کارگاه غیب بسی میشود پدید

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ١۵۴

 

گر مرا دور فلک کرد تهیدست چو سرو

نیم آزاده گرم بر دل از آن باری هست

چکنم گنج زر و رنج نگهداشتنش

هر کجا تازه گلی در پی آن خاری هست

روز و شب منتظر حارث و وارث باشد

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ١۵۵

 

گر جهانی ز دست تو برود

مخور اندوه آن که چیزی نیست

عالمی نیز ار بدست افتد

هم مشو شادمان که چیزی نیست

بدو نیک جهان چو برگذر است

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ١۵۶

 

گر آسیای چرخ ترا آرد میکند

باید که همچو قطب نمائی در آن ثبات

روزی دو گر شود ایام بد کنش

هم عاقبت نکو شود ار باشدت حیات

تا زنده ئی مدار ز احداث دهر باک

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ١۵٧

 

لاله را گفتم ای پری پیکر

صورتت خوب و سیرتت نیکوست

بازگو این سیه دلی از چیست

مگرت زحمتی رسید از دوست

گفت نی نی که زر ندارم زر

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ١۵٨

 

ما بدوری فتاده ایم کنون

که عجائب درو فراوانست

زان عجائب یکی بخواهم گفت

که نمودار اکثر انست

بسلامت نمیزید اکنون

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ١۵٩

 

مرد آزاده در میان گروه

گر چه خوشگوی و عاقل و داناست

محترم آنگهی تواند بود

که از ایشان بمالش استغناست

وانکه محتاج خلق شد خوارست

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ١۶٠

 

ما را شکایتیست ز گردون دون نواز

کانرا چو دور او سرو پائی پدید نیست

بس ماجری که خاسته بینم زهر کنار

واندر میان جمله صفائی پدید نیست

کردم نگاه در گل و بلبل بباغ فضل

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ١۶١

 

مرد بیمار کاحتما نکند

هیچ دانی که حال او چونست

میدهد تیغ تیز از سر جهل

بعدوئی که طالب خونست

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ١۶٢

 

من نگویم که از فوائد تو

هر زمانی دو صد فتوحم نیست

یا که لطف مسیح خاصیتت

مدد زندگی و روحم نیست

وعده تو وفا شود لیکن

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ١۶٣

 

مرا بدرگه دولت پناه سرور عهد

که با جلالت قدرش سپهر اعلا نیست

امید عاطفت آورد ز آنکه میگفتند

که در جهان بفتوت کسیش همتا نیست

بلی ز هر چه شنیدم هزار چندانست

[...]

ابن یمین
 
 
۱
۱۵۳
۱۵۴
۱۵۵
۱۵۶
۱۵۷
۴۰۰