عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴۸ - در جواب دادن ابلیس در اعیان فرماید
قلم بدرفته در هرراز او بود
ولیکن راز من عین نکو بود
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۰ - بر پرگرفتن جبرئیل(ع)آدم علیه السّلام را و تقریر کردن جنّات عدن
همه میل دلش در سوی او بود
که حوا پیش چشمش بس نکو بود
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۶ - در سؤال کردن کسی از منصور حلّاج در سرّ دوستی حق تعالی و جواب گفتن او با تمام فرماید
خدا داند که او مر جمله او بود
بصُنع خویش او خوب و نکو بود
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۰ - سؤال نمودن ازمنصور که ابلیس در عین تلبیس است و جواب دادن منصور آن شخص را
یقین میدان که لعنت هم از او بود
که ابلیسست ز آتش نه نکو بود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۲۱ - تمثیل در بیان آنکه استعداد و قابلیت ضایع نماند هر کجا باشد و طلب هدایت نماید هر کجا بیابد
هر چه بینم هر چه دانم او بود
و آن کزین گوید مرانیکو بود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۴۹ - تشویق نمودن مستعداد بولایت حضرت شاه مردان
گر بلا ازوی بود نیکو بود
خود بلای تو همه از تو بود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۴۹ - تشویق نمودن مستعداد بولایت حضرت شاه مردان
مایهٔ تو گنج حبّ او بود
در دو عالم مایهٔ نیکو بود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۶ - تمثیل در فواید خاموشی و گوش کردن پند استاد و یک جهت بودن در آن و بیان استعداد جبلی مستعدان
سرّ حق گفتن باو نیکو بود
گر بر از حق دلش را خو بود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۰ - در ترک توجه به دنیی و روی آوردن بعقبی و ترغیب نمودن بمتابعت مصطفی صلی الله علیه و آله
تا ترا باطور ظالم خو بود
کی ترا دنیا و دین نیکوبود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۱ - موعظه در مذمت توجه نمودن به دنیا و نقصان آن و صحبت مردان حق و فایدهٔ آن
دین احمد خود نه دین تو بود
زآنکه زرق و حیلهات خود خوبود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۲ - حکایت در تمثیل حال نادانان، که بخود گمان دانائی برند، و از حقیقت حال دانایان بیخبرند و طریقۀ دانایان از نادان شمرند
هرکرا دنیا و دین نیکو بود
همّت شاه نجف با او بود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۵ - در پند پدر فرزند را
تا سلوک او همه نیکو بُوَد
با عیال خویشتن خوشخو بُوَد
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۸۱ - تمثیل احوال آنهائی که به هر چه توجه پذیرند، رنگ آن گیرند و برای صورت میرند
جوهر انسان رخ نیکو بود
هرکه نیکو روست انسان او بود
عطار » مصیبت نامه » بخش سی و دوم » بخش ۱ - المقالة الثانیة و الثلثون
عاشقی در عشق اگر نیکو بود
خویشتن کشتن طریق او بود
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۵۹
در باغ هزار شاهد مهرو بود
گلها و بنفشههای مشکین بو بود
وان آب زره زره که اندر جو بود
این جمله بهانه بود و او خود او بود
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۲۷ - دل نهادن عرب بر التماس دلبر خویش و سوگند خوردن کی درین تسلیم مرا حیلتی و امتحانی نیست
آدما آن الف از بوی تو بود
زانک جسمت را زمین بد تار و پود
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۵۳ - داستان مشغول شدن عاشقی به عشقنامه خواندن و مطالعه کردن عشقنامه درحضور معشوق خویش و معشوق آن را ناپسند داشتن کی طلب الدلیل عند حضور المدلول قبیح والاشتغال بالعلم بعد الوصول الی المعلوم مذموم
هست معشوق آنک او یکتو بود
مبتدا و منتهاات او بود
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۰۴ - بیان آنک رفتن انبیا و اولیا به کوهها و غارها جهت پنهان کردن خویش نیست و جهت خوف تشویش خلق نیست بلک جهت ارشاد خلق است و تحریض بر انقطاع از دنیا به قدر ممکن
پس چرا پنهان شود، کُهجو بوَد
کو ز صد دریا و کُه زان سو بوَد
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱ - سر آغاز
گر زیادت میشود زین رو بوَد
نه از برای بَوش و های و هو بوَد