اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۶۰ - حکایت ذوالنون مصری
گبر چل ساله به مشت ارزنی
از کمال مرحمت مؤمن کنی
![اسیری لاهیجی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/asiri.gif)
اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۶۶ - اشارت به مناسبت میان خلق و خالق و تحقیق آنکه هر چه هست حق است و عالم نمود وهمی بیش نیست.
گر به عشق یار خود را گم کنی
نقد وصلش یابی و گردی غنی
![اسیری لاهیجی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/asiri.gif)
بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۳۱
گل شکفت و هر کسی دارد هوای گلشنی
ما و داغ آتشین رویی و کنج گلخنی
گشت بستان کن که بهر دیدن روی تو شد
هر گلی چشمی و هر چشمی چراغ روشنی
مست می آیی و در دلها تصرف می کنی
[...]
![بابافغانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/faghani.gif)
بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۳۶
ای حدیثت شکر ناب چه شیرینسخنی
که به شیرینی گفتار شکر میشکنی
می.توان دید ز لطف بدنت جوهر جان
جان من باد فدای تو چه نازکبدنی
چاک زد پیرهن از رشک قبای تو چو گل
[...]
![بابافغانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/faghani.gif)
فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۲
بهست گور و کفن از قبا و پیرهنی
که پاره پاره نسازند بهر سیم تنی
به تیغ محنت شیرینلبان که دارد تاب
مگر زمانه بسازد ز سنگ کوهکنی
به پنبههای جراحت نهان چراست تنم
[...]
![فضولی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/fozooli.gif)
محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۷۸
رفتی و رفت بیرخت از دیده روشنی
در دیده ماند اشکی و آن نیز رفتنی
آن تن ز پافتاد که در زیر بار عشق
از کوههای درد نکردی فروتنی
آن قدر که بود خیمهٔ عشق تو را ستون
[...]
![محتشم کاشانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/mohtasham.gif)
وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در گله گزاری و ستایش
تو تیر بر درخت سدره زنی
لیک ترسم که بیخ خود فکنی
![وحشی بافقی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vahshi.gif)
وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در گله گزاری و ستایش
ظلم نبود که با چنان سخنی
که بود مهزل هر انجمنی
![وحشی بافقی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vahshi.gif)
شیخ بهایی » نان و حلوا » بخش ۱۲ - فی الریا و التلبیس بالذین هم أعظم جنود ابلیس
با همه خودبینی و کبر و منی
لاف تقوی و عدالت میزنی
![شیخ بهایی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bahaee.gif)
شیخ بهایی » نان و حلوا » بخش ۱۳ - علی سبیل التمثیل
بود در شهر هری، بیوه زنی
کهنه رندی، حیلهسازی، پرفنی
![شیخ بهایی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bahaee.gif)
شیخ بهایی » نان و حلوا » بخش ۱۶ - سال بعض العارفین عن بعض المنعمین عن قدر سعیه فی تحصیل الاسباب الدنیویة و تقصیرة عن اسباب الاخرویة
سعی تو، از بهر دنیای دنی
تا چه مقدار است؟ ای مرد غنی!
![شیخ بهایی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bahaee.gif)
شیخ بهایی » نان و پنیر » بخش ۴ - قال المولوی المعنوی
شهر پر دزد است و پر جامه کنی
خواه شحنه باش گو و خواه نی
![شیخ بهایی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bahaee.gif)
شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش چهارم - قسمت دوم
در وحل تأویل ها در میتنی
چون نمیخواهی کز آن دل برکنی
![شیخ بهایی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bahaee.gif)
شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش چهارم - قسمت اول
چونکه استنشاق بینی میکنی
بوی جنت خواهی از رب غنی
![شیخ بهایی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bahaee.gif)
شیخ بهایی » کشکول » دفتر دوم » بخش دوم - قسمت دوم
سعی تو از بهر دنیای دنی
تا چه مقدار است ای مرد غنی؟
![شیخ بهایی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bahaee.gif)
شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش اول - قسمت دوم
دل شود زنده زبی خویشتنی
نه زپر مکری و بسیار فنی
![شیخ بهایی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bahaee.gif)
شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت اول
عنکبوت ار نئی از طبع دنی
تار اسباب به هم چند تنی
![شیخ بهایی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bahaee.gif)
شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول
میدان به کام خاطر و گوئی نمیزنی
باز ظفر به دست و شکاری نمیکنی
![شیخ بهایی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bahaee.gif)