مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۶
جان خواست ز من دوش بت دلگسلم
گفتم بدهم باز نفرمود دلم
یعنی نرسد به وصل رویش بی جان
واکنون که برم جان که ز رویش خجلم
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۱۴- سورة ابراهیم- مکیة » ۱ - النوبة الثالثة
قضی اللَّه امرا و جف القلم
و فیما قضی ربنا ما ظلم
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۱۷- سورة بنى اسرائیل- مکیة » ۴ - النوبة الثالثة
با طلعت تو شب نبود نیز بگیتی
با دولت تو غم نبود نیز بعالم
چشمی که ترا دید شد از درد معافا
جانی که ترا یافت شد از مرگ مسلّم
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۵ - دعای پادشاه سعید علاء الدین کرپ ارسلان
ناچخش زیر اژدهای علم
اژدها را چو مار کرده قلم
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۰ - نشستن بهرام روز چهارشنبه در گنبد پیروزه رنگ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم پنجم
شب چو از مشک برکشید علم
نقره را قیر درکشید قلم
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۲ - نشستن بهرام روز آدینه در گنبد سپید و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم هفتم
گرچه با تو ز کار خود خجلم
بی توی نیست در حساب دلم
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۳۱ - فرستادن اسکندر روشنک را به روم
به گردندگی چون فلک مایلم
جز آفاقگردی نخواهد دلم
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۱۲ - در مقام و مرتبت این نامه
منکه سراینده این نوگلم
باغ ترا نغمهسرا بلبلم
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۲۳ - حکایت نوشیروان با وزیر خود
سوختنی شد تن بیحاصلم
سوزد از این غصه دلم بر دلم
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۶۰ - انجام کتاب
و آنچه نه از عِلم برآرد عَلَم
گر منم آن حرف درو کش قلم
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۴
دل و جانم ببرد جان و دلم
بی دل و جان بماند آب و گلم
متحیر شدم نمیدانم
کین چه درد است در نهاد دلم
این قدر آگهم کز آتش عشق
[...]
عطار » منطقالطیر » در نعت رسول » در نعت رسول ص
بعد از آن آن نور عالیزد علم
گشت عرش و کرسی و لوح و قلم
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » نکتهای که شیخ بصره از رابعه پرسید
بردم و بفروختم خوش شد دلم
دو درست سیم آمد حاصلم
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت جنید که سر پسرش را بریدند
این چنین کز مرگ میترسد دلم
جان برآید در نخستین منزلم
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » گفتار شیخ خرقان در دم آخر
پس به عالمیان نمودندی دلم
شرح دادندی که درچه مشکلم
عطار » منطقالطیر » سیمرغ در پیشگاه سیمرغ » ...
گفت ای جان ودلم، بی حاصلم
چون شود از تشویر تو جان ودلم
عطار » منطقالطیر » فیوصف حاله » گفتار مردی راهبین هنگام مرگ
سختتر بینم بهر دم مشکلم
چون بپردازم ازین مشکل دلم
عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » در فضیلت ذی النورین رضی الله عنه
دلش دریای اعظم بود از علم
تن او کوه راسخ بود از حلم