گنجور

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۲۸ - بیان واقعه دیر راهب

 

ای غریب کشته بی‌غسل و کفن کو پیکر تو

کو علمدار و سپه کو اکبر و کو اصغر تو

کو ستمکش زینب آواره غم‌پرور تو

محنت دوران چه آورده است ای سر بر سر تو

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۸ - شکوه و زینب (ع) سر قبر مادر

 

ز من بپرس که زینب چه شد برادر تو

ز داغ کیست که گشته سیاه معجر تو

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۱ - در بیان رحلت پیغمبر رحمت(ص)

 

علی بود پدر و فاطمه است مادر تو

ندارم از همگی باک و می‌برم سر تو

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۲ - در بیان روایت ام حبیبه

 

کجاست حضرت عباس ماه منظر تو

کجاست قاسم و چو نشد علی اکبر تو

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۲۵ - وداع سکینه خاتون با امام

 

به گریه گفت که ای جان فدای پیکر تو

که کرده است جدا! ای پدر ز تن سر تو

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب المواد و التاریخ » شمارهٔ ۵۴ - خیز کاین جای تو نیست

 

شمیر نیلی کند که از ظلم رخ دختر تو

کودک مضطر تو

صامت بروجردی
 

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی سید الشهداء علیه السلام » شمارهٔ ۱۸ - فی لسان حال المظلومه زینب الکبری علیهاالسلام

 

ای به قربان تو خواهر تو

خواهر با جان برابر تو

کاش بودی زیر خنجر شمر

جگر من جای حنجر تو

تشنه کاما سوخت جان مرا

[...]

غروی اصفهانی
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » دل مادر » شکوهٔ عروس از مادر شوهر!

 

می‌روم من سوی قوم از بر تو

بعد ازین آن تو و آن مادرتو

ملک‌الشعرا بهار
 
 
۱
۷
۸
۹
sunny dark_mode