گنجور

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۸ - قدک و صباغ

 

گفت که آن سبز شد از اشتباه

روز دگر آی و ببخش این گناه

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۹ - بلبل و پروانه

 

تنگ بگیرد بوی آنگونه راه

کان نتواند کشد از سینه آه

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴۲ - احمد و محمود

 

افترشان روزی از این سوی راه

هر دو در افتند ز غفلت بچاه

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴۴ - حکایت

 

راه غلط کرد و نمود اشتباه

رفت بناگه ز تغافل به چاه

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴۴ - حکایت

 

خود تو فکندی بچهم بی‌گناه

زود مرا برکش از این قعر چاه

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴۴ - حکایت

 

شمع ز پی آوری ای کینه خواه

تا من غمدیده بیفتم به چاه

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴۴ - حکایت

 

زودتر از آنکه بیفتی به چاه

پیش روان ساز چراغی براه

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵۲ - حکایت

 

ز راه لطف لقمان دل آگاه

دگر ره دادش آندر هم بدلخواه

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱۴ - غدیریه به بحر جدید

 

ور این امر بجا ناوری ای شاه

ار این سر نکنی امتت آگاه

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱۴ - غدیریه به بحر جدید

 

خلایق همه در حیرت از آن شاه

که اینک چه سراید نبی الله

صغیر اصفهانی
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او

 

بشد سپهدار اول، وزیر صدر پناه

دوباره خلوتیان مظفرالدین شاه

شدند مصدرِ کار و مُقَرَّبِ درگاه

یکی وزیر شد و آن دگر رئیسِ سپاه

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او

 

چو صحبت از لقب او بشد کشیدم آه

(من) شناختم چه کس است آن پلیدِ نامه‌سیاه

عجب که خواندم در نامه‌ای تَجَدُّدخواه

«فلان که هست ز اشراف جدی و آگاه!

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » جمهوری نامه » بخش ۵ - باور مکن

 

نیمه شبها سر بیراهه راه

کشته شد ار چند نفر بی گناه

بود غرض راحت خلق اله

هست سفارت سخنم را گواه

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - آرزوی دل

 

همین گونه ام با همین دستگاه

گذارند و بس بگذرد سال و ماه

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - آرزوی دل

 

همه مردم صاحب بخت و جاه

به حسرت نمایند بر من نگاه

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳ - تأثیر سخن

 

به ده ثانیه یکسر، آن بارگاه

بیفتاد در چنگ آتش چو شاه

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳ - تأثیر سخن

 

بر مردم آن روز سخت و سیاه

همه گونه بد فکر، جز فکر شاه

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳ - تأثیر سخن

 

زبانه کشان آتش، از قول شاه

چنین ز آن نویسنده بد عذرخواه:

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۲ - ملت فروش

 

یکی را ز تن، جامه در دزدگاه

بکندند از کفش پا تا کلاه

میرزاده عشقی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۳۶ - پیک پیری

 

ز سری، موی سپیدی روئید

خنده‌ها کرد بر او موی سیاه

که چرا در صف ما بنشستی

تو ز یک راهی و ما از یک راه

گفت من با تو عبث ننشستم

[...]

پروین اعتصامی
 
 
۱
۶۳۰
۶۳۱
۶۳۲
۶۳۳
۶۳۴
sunny dark_mode