عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۲۵ - الحكایة و التمثیل
ای جهانی جان و دل حیران تو
صد هزاران عقل سرگردان تو
![عطار](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/attar.gif)
عطار » وصلت نامه » بخش ۱۳ - شرحی از حکایت سلطان محمود با شیخ لقمان سرخسی
این جهان و آن جهان خواهان تو
امشبی من آمدم مهمان تو
![عطار](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/attar.gif)
عطار » نزهت الاحباب » بخش ۱۳ - آوردن باد صبا مژدۀ بلبل از گل و بر سر پیمان آمدن او
چون بسی گفتیم از دستان تو
گل بیامد بر سر پیمان تو
![عطار](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/attar.gif)
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۸
ای عشق تو موزونتری یا باغ و سیبستان تو
چرخی بزن ای ماه تو جان بخش مشتاقان تو
تلخی ز تو شیرین شود کفر و ضلالت دین شود
خار خسک نسرین شود صد جان فدای جان تو
در آسمان درها نهی در آدمی پرها نهی
[...]
![مولانا](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/moulavi.gif)
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۵۲
سخت خوش است چشم تو و آن رخ گلفشان تو
دوش چه خوردهای دلا راست بگو به جان تو
فتنه گر است نام تو پرشکر است دام تو
باطرب است جام تو بانمک است نان تو
مرده اگر ببیندت فهم کند که سرخوشی
[...]
![مولانا](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/moulavi.gif)
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۵۳
ای تو امان هر بلا ما همه در امان تو
جان همه خوش است در سایه لطف جان تو
شاه همه جهان توی اصل همه کسان توی
چونک تو هستی آن ما نیست غم از کسان تو
ابر غم تو ای قمر آمد دوش بر جگر
[...]
![مولانا](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/moulavi.gif)
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۲۳
ای همه سرگشتگان مهمان تو
آفتاب از آسمان پرسان تو
چشم بد از روی خوبت دور باد
ای هزاران جان فدای جان تو
چون فدا گردند جاویدان شوند
[...]
![مولانا](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/moulavi.gif)
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۳۵
آمد خیال آن رخ چون گلستان تو
و آورد قصههای شکر از لبان تو
گفتم بدو چه باخبری از ضمیر جان
جان و جهان چه بیخبرند از جهان تو
آخر چه بودهای و چه بودهست اصل تو
[...]
![مولانا](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/moulavi.gif)
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۴۳
آینه جان شده چهره تابان تو
هر دو یکی بودهایم جان من و جان تو
ماه تمام درست خانه دل آن توست
عقل که او خواجه بود بنده و دربان تو
روح ز روز الست بود ز روی تو مست
[...]
![مولانا](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/moulavi.gif)
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۴۴
سیر نیم سیر نی از لب خندان تو
ای که هزار آفرین بر لب و دندان تو
هیچ کسی سیر شد ای پسر از جان خویش
جان منی چون یکی است جان من و جان تو
تشنه و مستسقیم مرگ و حیاتم ز آب
[...]
![مولانا](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/moulavi.gif)
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۵۷
قلم از عشق بشکند چو نویسد نشان تو
خردم راه گم کند ز فراق گران تو
کی بود همنشین تو کی بیابد گزین تو
کی رهد از کمین تو کی کشد خود کمان تو
رخم از عشق همچو زر ز تو بر من هزار اثر
[...]
![مولانا](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/moulavi.gif)
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۵۹
هله طبل وفا بزن که بیامد اوان تو
می چون ارغوان بده که شکفت ارغوان تو
بفشاریم شیره از شکرانگور باغ تو
بفشانیم میوهها ز درخت جوان تو
بمران جان و عقل را ز سر خوان فضل خود
[...]
![مولانا](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/moulavi.gif)
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۰ - جمع آمدن اهل آفت هر صباحی بر در صومعهٔ عیسی علیه السلام جهت طلب شفا به دعای او
ای خداوند ای قدیم احسان تو
آنکه دانم وانکه نه هم آن تو
![مولانا](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/moulavi.gif)
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۶۱ - دویدن آن شخص به سوی موسی به زنهار چون از خروس خبر مرگ خود شنید
شرم ناید تیغ را از جان تو
آن تست این ای برادر آن تو
![مولانا](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/moulavi.gif)
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۵ - گفتن آن جهود علی را کرم الله وجهه کی اگر اعتماد داری بر حافظی حق از سر این کوشک خود را در انداز و جواب گفتن امیرالمؤمنین او را
تا یقین گرددمرا ایقان تو
و اعتقاد خوب با برهان تو
![مولانا](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/moulavi.gif)
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۸۶ - قصهٔ آن مرغ گرفته کی وصیت کرد کی بر گذشته پشیمانی مخور تدارک وقت اندیش و روزگار مبر در پشیمانی
دولت تو بخت فرزندان تو
بود آن گوهر به حق جان تو
![مولانا](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/moulavi.gif)
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۹۱ - بیان آنک هر حس مدرکی را از آدمی نیز مدرکاتی دیگرست کی از مدرکات آن حس دگر بیخبرست چنانک هر پیشهور استاد اعجمی کار آن استاد دگر پیشهورست و بیخبری او از آنک وظیفهٔ او نیست دلیل نکند کی آن مدرکات نیست اگرچه به حکم حال منکر بود آن را اما از منکری او اینجا جز بیخبری نمیخواهیم درین مقام
در خور سر بد و طغیان تو
تا بدانی کوست درخوردان تو
![مولانا](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/moulavi.gif)