فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۱۳ - سخن دقیقی
نبرده سواری گرامیش نام
به مانندهٔ پور دستان سام
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۱۳ - سخن دقیقی
کجا باشد آن جادوی خویش کام
کجا خواست نام و هزارانش نام
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۱۶ - سخن دقیقی
کنون کت به گیتی برافروخت نام
شدی کشته و نارسیده به کام
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۲۵ - سخن دقیقی
شه نیمروز آنک رستمش نام
سوار جهاندیده همتای سام
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۲۵ - سخن دقیقی
شه چینش گفتا به ایران خرام
نگهبان آتش ببین تا کدام
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۳۰
چنین داد پاسخ که ای نیکنام
بلنداختر و گرد و جوینده کام
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۴
نه بیرون توانست کردن ز کام
چو شمشیر بد تیغ و کامش نیام
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۵
ورا غول خوانند شاهان به نام
به روز جوانی مرو پیش دام
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۵
چنین گفت کآمد هژبری به دام
ابا چامه و رود و پر کرده جام
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۹
چه نامی بدو گفت خراد نام
جهانجوی با رادی و شادکام
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۱۰
بیامد دمان پهلوان شادکام
فراوان برآورد هیزم به بام
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۱۲
چو نان خورده شد هر یکی را سه جام
بدادند و گشتند زان شادکام
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۴
زواره فرامرز و دستان سام
نباید که سازند پیش تو دام
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۰
چنین گفت کآری شنیدم پیام
دلم شد به دیدار تو شادکام
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۲
هرانکس کجا چون تو باشد به نام
همه شهر ایران بدو شادکام
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۳
سوار جهان پور دستان سام
به بازی سراندر نیارد به دام