گنجور

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۹۰ - شدن آن هفت شمع بر مثال یک شمع

 

باز با هوش آمدم برخاستم

در روش گویی نه سر نه پاستم

مولانا
 

سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۷ - حکایت توبه کردن ملک زادهٔ گنجه

 

به طامات مجلس نیاراستم

ز داد آفرین توبه‌اش خواستم

سعدی
 

حکیم نزاری » سفرنامه » بخش ۷ - حکایت

 

گفت این بر کار ناید راستم

من نه این سنگ آن دگر یک خواستم

حکیم نزاری
 

ابن یمین » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ٧ - انوشیروان و موبدان

 

بداد و دهش عالم آراستم

همه نام نیک از جهان خواستم

ابن یمین
 

جامی » هفت اورنگ » سلامان و ابسال » بخش ۳۶ - در صفت جود و سخا و بذل و عطای وی

 

بزم جودش را چو می آراستم

نسبتش با معن و حاتم خواستم

جامی
 

اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۲

 

من ز تاب آتش عشق تو ناپرواستم

در هوای مهر رویت ذره سان شیداستم

جان شیرین گر ز دستم میرود فرهادوار

همچو کوه بیستون در عشق پا برجاستم

در ره عشاق گشتم بانوااز وصل دوست

[...]

اسیری لاهیجی
 

اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۷

 

من ذات بحت مطلقم، هم وصف و هم اسماستم

هم نقش موج و قطره ام، هم جوی و هم دریاستم

اول منم، آخر منم، باطن منم، ظاهر منم

غایب منم، حاضرمنم، یکتای بی همتاستم

وحدت منم، کثرت منم، معنی منم، صورت منم

[...]

اسیری لاهیجی
 

فضولی » ساقی نامه » بخش ۹ - مناظره با عود

 

شبی خواستم بزمی آراستم

سرودی ز بهر طرب خواستم

فضولی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
sunny dark_mode