نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۱۷ - احوال سقراط با اسکندر
که نزدیک خود خواندمت بارها
نهان داشتم با تو گفتارها
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۳۹ - سوگند نامه اسکندر به سوی مادر
ستاره گره بسته بر کارها
فرو دوخته لب به مسمارها
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۱۸ - خلوت دوم در عشرت شبانه
غمزه زبان تیزتر از خارها
جهد گره گیرتر از کارها
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۹ - حدیث دیگر در آتش رفتن جناب ابوذر در حضور حضرت مولی الموالی علیه و آله السلام
مصطفا را بد باو اسرارها
در بهشت او را بود گلزارها
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۲۰ - در بیان حال و منع آنهائی که اهل شرند واز خود بیخبرند و دیگران را احتساب فرمایند
عشق گوید که بسی اسرارها
من دراین مظهر بگفتم بارها
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۵ - در پند پدر فرزند را
خود درخت اصل دارد بار ها
خود به موسی گفته او اسرار ها
عطار » مصیبت نامه » بخش هشتم » بخش ۸ - الحكایة و التمثیل
گر رود ابلیس از بازارها
کی رود بازارها را کارها
عطار » مصیبت نامه » بخش سی و هشتم » بخش ۱ - المقالة الثامنة و الثلثون
از وجود عقل خاست انکارها
وز نمود عقل بود اقرارها
عطار » وصلت نامه » بخش ۶ - حکایت الوصال فی شرح البلال
از یکی پیدا شده اشجارها
این جهان را فیض داده بارها
عطار » نزهت الاحباب » بخش ۱۵ - شکایت گل از بلبل به پیش باد صبا و عشق او بغیر
گشت راضی گل بدین گفتارها
گفت باید کردنت این کارها
عطار » پندنامه » بخش ۳۴ - در بیان حاصل شدن چار چیز از چار چیز
هر که نکند احتیاط کارها
بر دلش آخر نشیند بارها
عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را
خاک بد مغز همه اسرارها
گشته پیدا اندرو انوارها
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۲
در میان پرده خون عشق را گلزارها
عاشقان را با جمال عشق بیچون کارها
عقل گوید شش جهت حدست و بیرون راه نیست
عشق گوید راه هست و رفتهام من بارها
عقل بازاری بدید و تاجری آغاز کرد
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۱۵ - نصحیت کردن زن مر شوی را کی سخن افزون از قدم و از مقام خود مگو لم تقولون ما لا تفعلون کی این سخنها اگرچه راستست این مقام توکل ترا نیست و این سخن گفتن فوق مقام و معاملهٔ خود زیان دارد و کبر مقتا عند الله باشد
زن ازین گونه خشن گفتارها
خواند بر شوی جوان طومارها
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۳۳ - پیش آمدن نقیبان و دربانان خلیفه از بهر اکرام اعرابی و پذیرفتن هدیهٔ او را
ای که یک دیدارتان دیدارها
ای نثار دینتان دینارها
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۴۴ - قصه آنکس کی در یاری بکوفت از درون گفت کیست آن گفت منم گفت چون تو توی در نمیگشایم هیچ کس را از یاران نمیشناسم کی او من باشد برو
میرود بی بانگ و بی تکرارها
تحتها الانهار تا گلزارها
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۷ - قصهٔ مری کردن رومیان و چینیان در علم نقاشی و صورتگری
عکس آن تصویر و آن کردارها
زد برین صافی شده دیوارها
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶۰ - بقیهٔ قصه زید در جواب رسول صلی الله علیه و سلم
مدتی معکوس باشد کارها
شحنه را دزد آورد بر دارها
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۵ - فروختن صوفیان بهیمهٔ مسافر را جهت سماع
گفت والله آمدم من بارها
تا ترا واقف کنم زین کارها
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۹۷ - دعوی کردن آن شخص کی خدای تعالی مرا نمیگیرد به گناه و جواب گفتن شعیب علیه السلام مرورا
بر دلت زنگار بر زنگارها
جمع شد تا کور شد ز اسرارها