گنجور

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۰ - نیز در مدیحه گوید

 

زهی از امر و نهی تو نظامی دین دنیا را

خهی ! از حل و عقد تو قوامی مجد علیا را

ثبات هضم تو داده سکون میدان عغبر را

نظام تو کرده روان ایوان خضرا را

کف تو شاه راهی در سخا بسیار و اندک را

[...]

وطواط
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۳ - پسر بوالعطا

 

آمد پسر دیو بوالعطا را

قیمت شد ازو در پربها را

آری شبه آرد بها گهر را

عزت درم ناروا روا را

چون ابرو شب است آن پلید زاده

[...]

سوزنی سمرقندی
 

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳ - در مدح شاهزاده عمادالدین

 

ای داده به دست هجر ما را

خود رسم چنین بود شما را

بر گوش نهاده‌ای سر زلف

وز گوشهٔ دل نهاده ما را

تا کی ز دروغ راست مانند

[...]

انوری
 

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ملمعات » شمارهٔ ۳

 

حبذا هبة ریح اشعلت فی الروض نارا

وحلت بالورد لما ملات فاه نضارا

گر صوابی کرد خواهش پیش خوان ترک ختا را

تا دهد در موسم گل باده‌ای گلرنگ ما را

سر الی الروض رویدا لصبوح و غبوق

[...]

مجیرالدین بیلقانی
 

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱

 

دلبند سمنبرست گلرفتارا

شیرین سخنا ماه شکر گفتارا!

هر چند که هیچ یاد ناری ما را

روز تو خجسته باد یارب یارا!

مجیرالدین بیلقانی
 

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره‏ » بخش ۵۰ - ۱۵ - النوبة الثانیة

 

یا راقد اللّیل مسرورا باوله

انّ الحوادث قد یطرقن اسحارا‌

افنی القرون الّتی کانت منعّمة

کرّ اللّیالی اقبالا و ادبارا

میبدی
 

ادیب صابر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲

 

ساقی بده آن می مصفا را

آن راحت روح پیر و برنا را

خواهی که تنت صفای جان گیرد

از کف منه آن می مصفا را

ساقی بده آن قدح که در مستی

[...]

ادیب صابر
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵ - در نعت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم

 

سر و سرهنگْ میدان وفا را

سپه‌سالار و سر خیلْ انبیا را

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۷ - نشستن شیرین به پادشاهی بر جای مهین‌بانو

 

مسلم کرد شهر و روستا را

که به‌تر داشت از دنیا دعا را

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۷ - نشستن شیرین به پادشاهی بر جای مهین‌بانو

 

نیت چون نیک باشد پادشا را

گُهر خیزد به جای گل گیا را

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۲ - فرستادن خسرو شاپور را به طلب شیرین

 

نیفتاد آن رفیق بی‌وفا را

که بفرستد سلامی خشک ما را

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۳ - آغاز عشق فرهاد

 

به یک ماه از میان سنگ خارا

چو دریا کرد جویی آشکارا

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۷ - مناظرهٔ خسرو با فرهاد

 

به حکم آن که سنگی بود خارا

به سختی روی آن سنگ آشکارا

نظامی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۳۳
sunny dark_mode