گنجور

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۶ - مصاحبت دو نادان

 

جست شتابان و به ره رو نهاد

از زبر بام به زیر اوفتاد

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۷ - شلتاق پلتاق

 

غمزده صراف به عجز اوفتاد

درهم چندیش به کف بر نهاد

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۸ - قدک و صباغ

 

کون به خود هرچه پذیرد فساد

نیست جز از مردم بی‌اعتقاد

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۸ - قدک و صباغ

 

نظم نخیزد مگر از اتحاد

وان ندهد دست جز از اعتقاد

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۹ - پند لقمان

 

با پسر خویش برای رشاد

گفت سخنها ز طریق و داد

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۱ - در مذمت نوشابه

 

نیست صغیر از ره کذب و عناد

گر بنهی نام می‌ ام‌الفساد

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۴ - مرام احمد

 

مذهبی آورد برای عباد

جمع در آن علم معاش و معاد

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴۵ - حکایت

 

عارفی از ضعف به بستر فتاد

مرگ برویش در محنت گشاد

صغیر اصفهانی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » قالبهای نو » در نکوهش روزگار

 

خوش بود گر با تو در یک جلسه، بنشینم به داد

تا مدلل سازم از تو، من جنایات زیاد

بر تو بایستی، نه بر ما، محشر یوم‌المعاد

تا جزایت با سیاست آنچه می‌بایست داد

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۳ - تابلوی دوم: روز مرگ مریم

 

جوانکِ فُکُلی‌ای، به شیطنت استاد!

دو سال در پی این دختر جوان افتاد

که تو ز خوبی شیرین شدی و من فرهاد

تو کام من بده و من ترا نمایم شاد

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او

 

(پیرمرد):درون خاک، مرا دختری جوان افتاد

برای آنکه جوانی شود دو روزی شاد!

(من): بر آن جوانکِ ناپاک‌روح لعنت باد،

خدای داند هرگه از او نمایم یاد:

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او

 

درست روزی، کآن شهریار اعلان داد

یگانه دختر ناکام من، ز مادر زاد

تمام مردم، دلشاد مرگ استبداد

من از دو مسئله خوشحال و خرم و دلشاد

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او

 

چه گویمت من ازین انقلابِ بدبنیاد!

که شد وسیله‌ای از بهر دسته‌ای شیّاد!

چه مردمان خرابی، شدند از آن آباد!

گر انقلاب بُد این، زنده باد استبداد

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » جمهوری نامه » بخش ۶ - تصنیف جمهوری

 

زین صدای نازیبا، در وطن طنین افتاد

بین ملت و دولت اختلاف و کین افتاد

طفل پاک آزادی، از رحم جنین افتاد

رفتمان ز یاد، نام اتحاد:

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳ - تأثیر سخن

 

قضا را در آن دم، یکی تند باد

به دامان شه، مشتی آتش نهاد

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - در صفحه غرب

 

ایا غربیان مبارک‌نژاد!

شما را چرا شوم گشته نهاد؟

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۰ - نامه منظوم

 

مرحبا ای (کوهی) نیکو نهاد

لشخوران مردند، کوهی زنده باد

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

این منزل دزدان شدن، بارگه داد!

بیرون نشد از یاد

میرزاده عشقی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۶۱ - هرچه باداباد

 

گفت با خاک، صبحگاهی باد

چون تو، کس تیره‌روزگار مباد

تو، پریشان ما و ما ایمن

تو، گرفتار ما و ما آزاد

همگی کودکان مهد منند

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۲۱ - ای مرغک

 

این لانهٔ ایمنی که داری

دانی که چسان شدست آباد

کردند هزار استواری

تا گشت چنین بلند بنیاد

دادند به اوستادکاری

[...]

پروین اعتصامی
 
 
۱
۳۳۷
۳۳۸
۳۳۹
۳۴۰
۳۴۱
sunny dark_mode