صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۲۲ - فی المناجات
خدایا سینه من را صفا ده
دلم را حکمت بی منتهی ده
ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۵
در مشهد کویت آمده بود
سرمست دی از خمار باده
مادر زن خویش را گرفت او
چون توپ بیاری عراده
نیمی چو ز شب گذشت دیدم
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۵۳ - تاریخ کشته شدن جعفرخان رشیدالسلطان و علیخان ارشدالدوله در شهر رمضان المبارک ۱۳۲۹
رشید و ارشد به جنگ ملت
زاسب هستی شده پیاده
رشیدسلطان نخست از جهل
در بلا را به رخ گشاده
معز سلطان به یاری بخت
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۵ - حسبحال آذربایجان و خراسان هنگام تعدیات و بمباردمان سپاهیان روس تزاری
من آنجا بر سر پای ایستاده
عنان صبر و تاب از دست داده
ز دیده سیل خون بر رخ گشاده
دل اندر رحمت باری نهاده
اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۷۲ - بروی او در دل ناگشاد
بروی او در دل ناگشاد
خودی اندر کف خاکش نزاده
ضمیر او تهی از بانگ تکبیر
حریم ذکر او از پا فتاده
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی ابی الفضل العباس سلام الله علیه » شمارهٔ ۳ - فی رثاء ابی الفضل العباس سلام الله علیه
تا که آن سرو خرامان لب جوی افتاده
جوی خون سر داده
ملکالشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۱۵۴ - نی و بلوط
با نی گفتا بلوط شرمت باد
زان جسم نوان و پیکر ساده
از مادر دهر رو شکایت کن
تا از چه تو را بدین نمط زاده
بر من بنگرکه پیکرم چون کوه
[...]
ملکالشعرا بهار » مستزادها » ای مردم ایران!
ما عرضه نداریم کزین جنگ عمومی
گردیم زیاده
عز و شرف افزاید بلغاری و رومی
ما باده و ساده
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۶ - در اثبات خدا
شدی قائل به یک برهان ساده
که باشد شمس گردان ایستاده
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۶ - در اثبات خدا
وگر وجدانت نپذیرد شهاده
برو در سایهٔ فکر و اراده
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۹ - هُمر -اَبرخیس
گرفت این گونه عیب از شیر ماده
که چون تو دیر در عالم که زاده؟
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۰ - سی لحن موسیقی
سوم را نام «فرخروز» داده
دگر « کیخسروی» نامی نهاده