شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶
آئینهٔ ذات عین ذاتست
دانست که مجمع صفاتست
بی جود وجود حضرت او
عالم به تمام فانیاتست
می نوش مدام دُردی درد
[...]
قاسم انوار » مقامات العارفین » بخش ۳ - عدد مقامات بطریق اجمال
قسم احوال پس ولایاتست
تا نگویی که شطح و طاماتست
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۹۹ - مخترع
لعل تو نبات و سخنت آب حیاتست
تب خاله بران گوشه لب حب نباتست
از دیر سوی مسجد ازانم حرکت نیست
کان مغبچه در میکده شیرین حرکاتست
از صومعه خود را به خرابات فکندیم
[...]
اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۹
مهر روی تو که تابان ز همه ذراتست
حسن او را همه کون و مکان مرآتست
نیستی جمله بهستی تو پیدا شده است
غیر ازین هرکه بگوید سخن طاماتست
پیش عارف که ز اوراق جهان حسن تو دید
[...]
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۳۱
نه تنها ظهور صفاتت بذاتست
که آئینه روی ذاتت صفاتست
کتاب کمالت که اوراق فضلست
یکی فرد از آن دفتر کایناتست
بیک جرعه صد مرده را زنده سازد
[...]
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۳۳
لعل تو که معدن حیاتست
از حسرت آن حیات ماتست
هر جلوه ز روی بی نظیرت
منظور جمیع ممکناتست
قائم بوجودت ار نباشد
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۵۰ - مظفر کرمانی قُدِّسَ سِرُّه
ذوالعرش رفیع الدرجاتی که خدا گفت
عشق است که بیرون ز حدود وز جهاتست
اندر ظلمات هوسِ نفسِ جفاجوی
دل همچو خضر آمده عشق آب حیاتست
ظلمات هواهای نفوس است سکندر
[...]
صفی علیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷
از حسرت لعلی که در او آب حیاتست
مردیم و بسی عقل در این واقعه ماتست
بر چشمه حیوان دلم از زلف تو پی برد
با لعل تو ارزد ره اگر بر ظلماتست
ز اشعار من آنانکه لب اندر لب یارند
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۰ - الاحسان
نه احسانست این، بل کشف ذاتست
خود احسان رؤیت او بالصفاتست
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۲ - ارائک التوحید
چو کون او مظاهر بهر ذاتست
در اول کان تو گو جمع صفاتست
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۸۶ - مجمعالاهواء
مراد از خال وخط جلوات ذاتست
نمایشهای اسماء و صفاتست
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۱۵ - همهالافاقه و همهالانفه و همهه الغالیه
همه مقصودشان تعظیم ذاتست
فراغت همشانرا از جهاتست