گنجور

 
نورعلیشاه

نه تنها ظهور صفاتت بذاتست

که آئینه روی ذاتت صفاتست

کتاب کمالت که اوراق فضلست

یکی فرد از آن دفتر کایناتست

بیک جرعه صد مرده را زنده سازد

لب جانفزایت که آب حیاتست

چه غم از هلاکت در این ظلمت او را

که نور رخت شمع راه نجاتست

زکات جمال ار ببخشی ببخشا

بنورت که او مستحق زکاتست