گنجور

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۲

 

چون نیست کسی مرا به جای تو

ترک همه گفتم از برای تو

نور دل من ز عکس روی توست

تاج سر من ز خاک پای تو

خوش خوش بربود جان شیرینم

[...]

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » آغازکتاب » مجمع مرغان

 

چون بگردد از دو گیتی رای تو

دست ذوالقرنین آید جای تو

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » گفتهٔ عباسه دربارهٔ روز رستخیز

 

ای تنورستان غفلت جای تو

کردهٔ مطلوب سر تا پای تو

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت شهریاری که قصری زرنگار کرد

 

گر کسی از خواجگی و جای تو

با تو عیب تو بگوید وای تو

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی معرفت » حکایت مردی که در کوه چین سنگ شد

 

ور درین ره بازمانی وای تو

گم شود در نوحه سر تا پای تو

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - فی التوحید باری عز اسمه

 

تا قلم بشکافت از آلای تو

چون قلم در خط شد از سودای تو

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۵ - فی معراج النبی صلی الله علیه و اله و سلم

 

ای برون هر دو عالم جای تو

هر دو عالم چیست خاک پای تو

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش شانزدهم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل

 

باز بر پیوند سر تا پای تو

تا توانی مرد ور نه وای تو

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش هجدهم » بخش ۱ - المقالة الثامنة عشر

 

بر دل مستم دری بگشای تو

سوی مقصودم رهی بنمای تو

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و دوم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل

 

بندگی چون نیست بر بالای تو

خیز با سر شو که نیست این جای تو

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و چهارم » بخش ۱ - المقالة الرابعة و الثلثون

 

ای ورای جسم وجوهر جای تو

در طهارت نیست کس بالای تو

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲ - نعت سید عالم علیه السلام

 

ای ورای جسم و جوهر جای تو

هر دوعالم هست خاک پای تو

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۵ - حکایت استاد ترک و پرده‌بازی او

 

این رموز از سرّ دل بگشای تو

خویشتن را بیش ازین منمای تو

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۵ - حکایت استاد ترک و پرده‌بازی او

 

هست مزدور تو هفت اعضای تو

می‌پزند اینها چو تو سودای تو

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۷ - حكایت

 

ای تمامت غرقهٔ دریای تو

در همی جویند از سودای تو

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۸ - حكایت

 

در تو میجویم دُر از دریای تو

اوفتاده اندرین سودای تو

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۹ - حكایت

 

یک زمان در سوی بازار آی تو

ازوجود خویشتن باز آی تو

عطار
 

کمال‌الدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۱۰ - در مدح نظام الدّین محمّد

 

از بس که مسرفست بدادن سخای تو

خواهنده را ملال گرفت از عطای تو

کمال‌الدین اسماعیل
 

امامی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶

 

ای شده جان در سر سودای تو

برده دلم مشک سمای تو

در چمن حسن خرامان ندید

چشم جهان سرو ببالای تو

بر فلک حسن فروزان نگشت

[...]

امامی هروی
 

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۷

 

ای دل و جان عاشقان شیفتهٔ لقای تو

سرمهٔ چشم خسروان خاک در سرای تو

مرهم جان خستگان لعل حیات بخش تو

دام دل شکستگان طرهٔ دلربای تو

در سر زلف و خال تو رفت دل همه جهان

[...]

عراقی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۱۳
sunny dark_mode