رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۹ - آذری طوسی قُدِّسَ سِرُّه
منت خدای را که مطیع پیمبرم
فرمانبر قضای خداوند اکبرم
توحید، بحر و این تن من همچو کشتی است
جان ناخدای کشتی و عقل است لنگرم
تا از سواد وجه شدم سرخ روی فقر
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۵۱ - حسین کاشی رحمة اللّه علیه
ظلال صور چون شود سوخته
که ماند جز او رخ برافروخته
تو بی تو شو آنگاه خود را شناس
که این است مر معرفت را اساس
برون از تو ای تو چه زیبا تویی
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۵۴ - خسرو دهلوی قُدِّسَ سِرُّه
راست رو را پیر ره کن گرچه زن باشد که خضر
چون به ظلمت ره کند گم مادیانش رهبر است
جعفر آن باشد که طیار از فلک بیرون رود
نه کسی کو بال را طیار دارد جعفر است
در تصوف رسم جستن خنده کردن بر خود است
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۵۹ - داعی شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
ندارد شبهه، چه هشیار و چه مست
که فی الواقع نشان از هستی هست
پس او وحدت او جز یکی نیست
مرا باری درین معنی شکی نیست
چو وحدت دان تو باقیِ صفاتش
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۹۶ - طاهر انجدانی علیه الرحمه
نظر کن به تاریخ شاهان پیشین
که رفتند زین دیر دیرین محافل
کجا شد فریدون فرخنده سیرت
کجا رفت کیخسروآن شاه عادل
روان است پیوسته از شهر هستی
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۰۰ - عراقی همدانی قُدِّسَ سِرُّه
عشق شوری در نهاد ما نهاد
جان ما در بوتهٔ سودا نهاد
گفتگویی در زبانِ ما فکند
جستجویی در درون ما نهاد
دمبدم در هر لباسی رخ نمود
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۱۲ - عطار نیشابوری رَوَّحَ اللّهُ رَوْحَهُ
ای روی در کشیده به بازار آمده
خلقی بدین طلسم گرفتار آمده
غیر تو هرچه هست سراب و نمایش است
کآنجا نه اندک است و نه بسیار آمده
آنجا حلول کفر بود اتحاد هم
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۴۴ - مجذوب تبریزی
آتشی شب در نیستانی فتاد
سوخت چون عشقی که در جانی فتاد
شعله تا مشغول کار خویش شد
هر نیی شمعِ مزار خویش شد
نی به آتش گفت کاین آشوب چیست
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۶۰ - نعیمی مشهدی قُدِّسَ سِرُّه
وجودم زمانی که پیدا نبود
بجز مظهر حق تعالی نبود
به مصر وجود آن زمان آمدم
که با یوسفِ جان زلیخا نبود
فرشته مرا سجده آن روز کرد
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۶ - انوری ابیوردی
نگر تا حلقهٔ اقبال ناممکن نجنبانی
سلیما ابلها لابل که مرحوماً و مسکینا
سنایی گرچه از وجه مناجاتی همی گوید
به شعری ورز حرص و آنکه یابد دیدهٔ بینا
که یارب مر سنایی را سنایی ده تو در حکمت
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۸۵ - کمال اصفهانی
ز کار آخرت آن را خبر تواند بود
که زنده بر پل مرگش گذر تواند بود
به آرزو و هوس برنیاید این معنی
به سوزِ سینه و خون جگر تواند بود
به ترک خویش بگو تا به کوی یار رسی
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۳ - اسرار سبزواری سَلَّمَهُ اللّهُ تَعالَی
پادشاهی دُرّ ثمینی داشت
بهر انگشتری نگینی داشت
خواست نقشی که باشدش دوثمر
هر نفس کافکند به نقش نظر
گاه شادی نگیردش غفلت
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۵۰ - مظفر کرمانی قُدِّسَ سِرُّه
جان عرش ذات مستعان، دل عرش جان مستقل
حقمستویبرعرشِجان،جان مستوی برعرش دل
دلعرشوجان نورجلی،دل عرش وهُوذات علی
ازهوشده جان منجلی، وز جان شده دل معتدل
دل عرش روحانی بود،جان عرش رحمانی بود
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۵۰ - مظفر کرمانی قُدِّسَ سِرُّه
زاهدان از معارفند نفور
متنفر ز بوی گل کناس
متمایز بود ز عامی خاص
فرق باشد ز ناس تا نسناس
کیست ز ابدال دانی ای درویش
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۶۰ - نادری کازرونی
چهار شرط بود شرط انعکاس صور
سزای ناظر مرآت در بر دانا
یکی تقابل و ثانی صفا سیم ظلمت
چهارمین عدم قُرب و بُعد حین لقا
ازین چهار یکی گر قصور یافت نگشت
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۶۵ - نظام کرمانی
گر شدیم از پیروان اولیا
در مصیبتها و رنج و ابتلا
این نه جای شکوه باشد نه گله
بل بود اقوم طریق عادله
این مقام شکر جود پادشاست
[...]