عطار » مختارنامه » باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد » شمارهٔ ۱۱۱
ای آتشِ شمع بر تنِ لاغرِ او
رحمت کن و بگریز ز چشمِ ترِ او
وی داده طلاق او و زو ببریده
امشب نتوانی که شوی با سرِ او
عطار » منطقالطیر » بیان وادی طلب » حکایت شبلی که گاه مردن زنار بسته بود
گه گرفتی اشک در خاکستر او
گاه خاکستر بکردی بر سر او
عطار » الهی نامه » بخش چهارم » (۱) حکایت سرپاتک هندی
که میگویند میآید بر او
شه پریان و آنگه دختر او
عطار » الهی نامه » بخش یازدهم » (۱۰) حکایت آن مرد که عروس خود را بکر نیافت
چو شوهر دید روی چون زر او
طبیب آورد حالی بر سر او
عطار » الهی نامه » بخش پانزدهم » (۲) حکایت شیخ و مرغ همای
همائی کرده از کج بر سر او
بگسترده ز هم بال و پر او
عطار » الهی نامه » بخش پانزدهم » (۸) حکایت ابراهیم ادهم با خضر علیه السلام
یکی تاج مرصّع بر سر او
بغلطاقی مغرّق در بر او
عطار » الهی نامه » بخش هفدهم » (۱۱) حکایت مسلمان شدن یهودی وحال او
علی گفتا که یارد شد بر او
که شد یکبارگی بسته در او
عطار » اسرارنامه » بخش دوم » بخش ۲ - در صفت معراج رسول صلی الله علیه و سلم
نکرد از هیچ جانب یک نظر او
رفیقی داشت در اعلا مگر او
عطار » اسرارنامه » بخش چهارم » بخش ۱ - المقالة الرابعه
چو هستی تو ننماید برِ او
ز خود بیخود بمانی بر در او
عطار » اسرارنامه » بخش پانزدهم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل
بپرسش رفت غزالی بر او
نشست از پای اما بر سر او
عطار » اسرارنامه » بخش بیست و دوم » بخش ۸ - الحکایه و التمثیل
کفن را حله گردان در بر او
بباران ابر رحمت بر سر او
عطار » خسرونامه » بخش ۷ - در فضیلت امیرالمؤمنین حسن علیه السلام
مربع زان سه آمد جوهر او
مثلث دو مثنّی در بر او
عطار » خسرونامه » بخش ۲۶ - طلب کردن قیصر باج و خراج از پادشاه خوزستان و رفتن هرمز به رسولی
ز غم برخاسته دل در بر او
نشسته برف پیری بر سر او
عطار » خسرونامه » بخش ۴۴ - رشك حسنا در كار گل و قصد كردن
یکی آتش برامد تا سر او
که همچون لالهیی شد عبهر او
عطار » خسرونامه » بخش ۵۰ - رزم خسرو با شاه سپاهان و كشته شدن شاه سپاهان
بسی بگریست خسرو بر سر او
ز نرگس کرد پرخون بستر او
عطار » خسرونامه » بخش ۶۶ - رسیدن خسرو و گل با هم و رفتن به روم
جهانی کشته آمد بر سر او
ولی یک تن نشد دور از بر او