گنجور

عطار » پندنامه » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

حمد بی حد آن خدای پاک را

آنکه ایمان داد مشتی خاک را

آنکه در آدم دمید او روح را

داد از طوفان نجات او نوح را

آنکه فرمان کرد قهرش باد را

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۲ - در نعمت سید المرسلین

 

سید الکونین ختم المرسلین

آخر آمد بود فخر الاولین

آنکه آمد نه فلک معراج او

انبیاء و اولیاء محتاج او

شد وجودش رحمة للعالمین

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۳ - در فضیلت ائمۀ دین

 

آن امامانی که کردند اجتهاد

رحمت حق بر روان جمله باد

بوحنیفه بود امام با صفا

آن سراج امتان مصطفا

باد فضل حق قرین جان او

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۴ - در مناجات

 

پادشاها جرم ما را در گذار

ما گنه کاریم و تو آمرزگار

تو نکوکاری و ما بد کرده‌ایم

جرم بی‌پایان و بیحد کرده‌ایم

سالها در فسق و عصیان گشته‌ایم

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۵ - در بیان مخالفت نفس اماره

 

عاقل آن باشد که او شاکر بود

و آنگهی بر نفس خود قادر بود

هر که خشم خود فرو خورد ای جوان

باشد او از رستگاران جهان

آن بود ابلهترین مردمان

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۶ - در بیان فواید خاموشی

 

ای برادر گر تو هستی حق‌طلب

جز بفرمان خدا مگشای لب

گر خبر داری ز حی لایموت

بر دهان خود بنه مهر سکوت

ای پسر پند و نصیحت گوش کن

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۷ - در بیان صفت اهل ایمان و در عمل خالص

 

هرکه باشد اهل ایمان ای عزیز

پاک دارد چار چیز از چارچیز

از حسد اول تو دل را پاک دار

خویشتن را بعد از آن مومن شمار

پاک دار از کذب و از غیبت زبان

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۸ - در بیان اصل ایمان

 

اصل ایمان هست شش چیز ای وحید

با تو گویم گر بدل خواهی شنید

سه از آن شش با یقین خوف و رجاست

پس توکل با محبت با حیاست

هرکرا نور یقین حاصل بود

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۹ - در سیرت ملوک

 

چار خصلت ای برادر در جهان

پادشاهان را همی دارد زیان

پادشه چون در ملا خندان بود

بی گمان در هیبتش نقصان بود

باز صحبت داشتن با هر فقیر

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۱۰ - در صفت علامتهای بزرگی

 

چارچیز آمد بزرگی را دلیل

هر که آن دارد بود مرد جلیل

علم را اعزاز کردن بی حساب

خلق را دادن جواب با صواب

دیگر آن باشد که جوید وصل دوست

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۱۱ - در بیان چارچیز که اندر خطر بود

 

چارچیزست ای برادر با خطر

تا توانی باش ازینها بر حذر

قربت سلطان و الفت با بدان

رغبت دنیا و صحبت با زنان

قرب سلطان آتش سوزان بود

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۱۲ - در بیان نیک بختی

 

شد دلیل نیک بختی چار چیز

هرکه این چارش بود باشد عزیز

اصل پاک آمد دلیل نیک بخت

نیست بی اصل سزای تاج و تخت

یک دلیل دیگر آمد قلب پاک

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۱۳ - در بیان سبب عافیت

 

عافیت را گر بجویی ای عزیز

می‌توانش یافتن در چار چیز

ایمنی و نعمت اندر خاندان

تندرستی و فراغت بعد از آن

چونکه بانعمت امانی باشدت

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۱۴ - در تواضع و صحبت درویشان

 

گر ترا عقلست با دانش قرین

باش درویش و بدرویشان نشین

همنشینی جز بدرویشان مکن

تا توانی غیبت ایشان مکن

حب درویشان کلید جنت است

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۱۵ - در صفت بدبختی

 

چارچیز آثار بدبختی بود

جاهلی و کاهلی سختی بود

بی کسی و ناکسی هرچار شد

بخت بد را این همه آثار شد

هر که در بند عبادت می‌شود

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۱۶ - در صفت ریاضت نفس و ترک دنیا

 

گر همی خواهی که گردی سر بلند

ای پسر بر خود در راحت ببند

هر که بربست او در راحت تمام

باز شد بر وی در دار السلام

غیر حق را هر که خواهد ای پسر

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۱۷ - در صفت مجاهد نفس

 

نفس نتوان گشت الا با سه چیز

چون بگویم یاد گیرش ای عزیز

خنجر خاموشی و شمشیر جوع

نیزهٔ تنهایی و ترک هجوع

هرکه را نبود مرتب این سلاح

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۱۸ - در صفت فقر و صبر

 

فقر خود را پیش کس پیدا مکن

محنت امروز را فردا مکن

مر تو را آنکس که فردا جان دهد

غم مخور آخر تو را یک نان دهد

تا به کی چون مور باشی دانه‌کش؟

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۱۹ - در بیان تواضع و ترک تکلف

 

سر چه آرایی به دستار ای پسر

گر توانی دل به‌دست آر ای پسر

تا نگیری ترک عزّ و مال و جاه

از همه بر سر نیایی چون کلاه

نیست مردی خویشتن آراستن

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۲۰ - در بیان علامتهای ابلهی

 

چارچیز آمد نشان ابلهی

با تو گویم تا بیابی آگهی

عیب خود ابله نبیند در جهان

باشد اندر جستن عیب کسان

تخم بخل اندر دل خود کاشتن

[...]

عطار
 
 
۱
۲
۳
۴