گنجور

 
عطار

چارچیز آمد بزرگی را دلیل

هر که آن دارد بود مرد جلیل

علم را اعزاز کردن بی حساب

خلق را دادن جواب با صواب

دیگر آن باشد که جوید وصل دوست

وانکه از دشمن حذر کردن نکوست

هر که دارد دانش و عقل و تمیز

اهل عقل و علم را دارد عزیز

ای برادر گر خرد داری تمام

نرم و شیرین گوی با مردم کلام

هرکه باشد ترش روی تلخ گوی

دوستان از وی بگردانند روی

هر که از دشمن نباشد بر حذر

عاقبت بیند ازو رنج و ضرر

در جوار خود عدو را ره مده

از برای آنکه دشمن دور به

در میان دوستان مسرور باش

گر خرد داری ز دشمن دور باش

تا محبان باش دایم همنشین

تا توانی روی اعدا را مبین

ای پسر تدبیر راه توشه کن

پس حدیث این و آن یک گوشه کن