گنجور

 
۱
۲
 

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶

 

از آن زلف پریشانیم چون سنبل پریشان‌ها

وز آن چاک گریبانیم چاک اندر گریبان‌ها

چو یک معنی که پوشانی به گوناگون عباراتی

حجار پرتو رخسارهٔ جانانه شد جان‌ها

مریض کشور عشقم عجب نبود اگر باشد

[...]

۷ بیت
حکیم سبزواری
 

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹

 

ای نام خوش تو بر زبان‌ها

وی یاد تو زینت بیان‌ها

از مهر رخت چو ذره هستند

در رقص و سماع آسمان‌ها

مرغان ترانه‌سنج خوانند

[...]

۷ بیت
حکیم سبزواری
 

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰

 

تا جان بتن آید بیا احوالپرس این خسته را

تا دل گشاید برگشا آن پستهٔ لب بسته را

آن سبزهٔ نورسته را تا دیدمی رستم زدین

پیوسته خواهم سجده کردآن ابروی پیوسته را

گرسوی مرغانم رهاسازدزدام از مهرنیست

[...]

۷ بیت
حکیم سبزواری
 

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷

 

الا یا نفس قد زموالمطا یا

خدایا ده شکیبایی خدایا

چو روز وصل را آمد شب هجر

الی روحی دنت ایدی المنایا

به دل بار غم آمد کوه بر کوه

[...]

۷ بیت
حکیم سبزواری
 

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹

 

گر پریشان حالم او داند لسان حال را

ورچو سوسن لالم او داند زبان لال را

گرچه بامت بس بلند و بی پر و بالیم ما

همتی کان شمع رویت سوخت پر و بال را

ای امیر کاروان کاندیشهٔ ما نبودت

[...]

۷ بیت
حکیم سبزواری
 

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱

 

سینه بشوی از علوم زاده سینا

نور و سنائی طلب ز وادی سینا

یار عیانست بی نقاب در اعیان

لیک دراعین کجا است دیده بینا

ساغر مینا ز دست پیر مغان گیر

[...]

۷ بیت
حکیم سبزواری
 

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳

 

صبا از ما بگو آن بیوفا را

شکیبا تا بکی گشتی تو ما را

چو ما را در حریمت بار نبود

مده باری ره اغیار دغا را

نیائی چون برم از ناز باری

[...]

۷ بیت
حکیم سبزواری
 

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸

 

فتادهایم ز غم روزگار درگرداب

بیار ساقی گلچهره کشتی می ناب

شراب ناب بیاب و بتاب روز جهان

که هست نزد خردمند این جهان چو سراب

اگرنه کار فلک کجروی است داده چرا

[...]

۷ بیت
حکیم سبزواری
 

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۵

 

خرامد از برم آن قد و قامت

عجب گردین و دل ماند سلامت

چه نسبت با قیامت قامتت را

که خیزد از قیامت صد قیامت

سوی مسجد خرام ای بت که زاهد

[...]

۷ بیت
حکیم سبزواری
 

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۷

 

باز یار بیوفای ما سر یاریش نیست

ذرهٔ آن ماه مهر آسا وفادریش نیست

بخت من درخواب گویاروی زیبای تو دید

زانکه عمری شدکه درخوابست و بیداریش نیست

مردآیادر قفس یا با خیالت خوگرفت

[...]

۷ بیت
حکیم سبزواری
 

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۱

 

ای قبلهٔ حاجات ملک طرف کلاهت

مجموعه آفات فلک طرز نگاهت

بیچاره کشی پیشهٔ زلفان کمندت

خونخواره وَشی شیوهٔ چشمان سیاهت

خونم بخور و غم مخور از پرسش محشر

[...]

۷ بیت
حکیم سبزواری
 

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۱

 

حسن رخی کان تراست ماه ندارد

گو بر رخش طره سیاه ندارد

این چه گیاه خط است وین چه گل روی

خلد چو این گل چو آن گیاه ندارد

دُرکه نهان کرده ای بحقّهٔ یاقوت

[...]

۷ بیت
حکیم سبزواری
 

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۲

 

به این لطافت و رو تازه ارغوان نشود

باعتدال قدت سرو در جنان نشود

فرو تنی بهمه تن شده است پیشهٔ من

که سجدهات چو کنم غیر بدگمان نشود

فشانم اشک چو باران ز دیده ای یاران

[...]

۷ بیت
حکیم سبزواری
 

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۶

 

بمن گر یک نظر آن ماه زیبا منظر اندازد

به پای انداز نظاره تن زارم سراندازد

صبا آمد عبیر افشان تو گوئی آتشین رویم

ززلف عنبرینش عودی اندر مجمر اندازد

ندانم تا بکی گردون خلاف طبع ما گردد

[...]

۷ بیت
حکیم سبزواری
 

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۰

 

گل رنگ نگار ما ندارد

بوی خوش یار ما ندارد

زیباست چمن ولی صفائی

بی لاله عذار ما ندارد

در در صدف نگوئی این بحر

[...]

۷ بیت
حکیم سبزواری
 

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۳

 

هر آنگو دیده بگشاید براو چشم از جهان بندد

ز جان یکسر برید آنکس که دل بر جان جان بندد

مخوانم زان قد و طلعت بسوی طوبی و جنت

بلی جائی که او باشد که دل بر این و آن بندد

مه من سر بسر مهر است نبندد در بروی کس

[...]

۷ بیت
حکیم سبزواری
 

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۹

 

رخ است این یا قمر یا آتش طور

چه روی است این تعالی خالق النور

بیاض چهرهات چون صبح روشن

سواد طرهات چون شام دیجور

نمکندانی است یاقوتی دهانت

[...]

۷ بیت
حکیم سبزواری
 

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۳

 

غم از حد برونی دارم امروز

دل لبریز خونی دارم امروز

فراق آمد زمان وصل سرشد

چه بخت واژگونی دارم امروز

قدی همچون الف ز آغوش جان رفت

[...]

۷ بیت
حکیم سبزواری
 

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۹

 

مه آیینه داری است از طلعتش

قیامت نموداری از قامتش

صفای ارم نزهت باغ خلد

همه مستعار است از صفوتش

ملیحان و کان ملاحت تمام

[...]

۷ بیت
حکیم سبزواری
 

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۱

 

ز جهان بود وجود تو غرض

گل عرض بوده و بود تو غرض

گرچه مسجود ملک شد آدم

بود از آن سجده سجود تو غرض

زین همه شاهد و مشهود بود

[...]

۷ بیت
حکیم سبزواری
 
 
۱
۲
 
تعداد کل نتایج: ۳۹