گنجور

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲

 

کار مده نفس تبه کار را

در صف گل جا مده این خار را

کشته نکودار که موش هوی

خورده بسی خوشه و خروار را

چرخ و زمین بندهٔ تدبیر تست

[...]

۱۸ بیت
پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱

 

هفته‌ها کردیم ماه و سالها کردیم پار

نور بودیم و شدیم از کار ناهنجار نار

یافتیم ار یک گهر، همسنگ شد با صد خزف

داشتیم ار یک هنر، بودش قرین هفتاد عار

گاه سلخ و غره بشمردیم و گاهی روز و شب

[...]

۱۸ بیت
پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۸ - آرزوی مادر

 

جهاندیده کشاورزی به دشتی

به عمری داشتی زرعی و کشتی

به وقت غله، خرمن توده کردی

دل از تیمار کار آسوده کردی

ستم‌ها می‌کشید از باد و از خاک

[...]

۱۸ بیت
پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۸ - اندوه فقر

 

با دوکِ خویش، پیرزنی گفت وقتِ کار

کاوخ! ز پنبه ریشتنم موی شد سفید

از بس که بر تو خَم شدم و چشم دوختم

کم نور گشت دیده‌ام و قامتم خمید

اَبر آمد و گرفت سر کُلبهٔ مرا

[...]

۱۸ بیت
پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵۵ - درخت بی بر

 

آن قصه شنیدید که در باغ، یکی روز

از جور تبر، زار بنالید سپیدار

کز من نه دگر بیخ و بنی ماند و نه شاخی

از تیشهٔ هیزم شکن و ارهٔ نجار

این با که توان گفت که در عین بلندی

[...]

۱۸ بیت
پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۶۲ - دو همراز

 

در آبگیر، سحرگاه بط به ماهی گفت

که روز گشت و شنا کردن و جهیدن نیست

بساط حلقه و دامست یکسر این صحرا

چنین بساط، دگر جای آرمیدن نیست

ترا همیشه ازین نکته با خبر کردم

[...]

۱۸ بیت
پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۶۵ - دیوانه و زنجیر

 

گفت با زنجیر، در زندان شبی دیوانه‌ای

عاقلان پیداست، کز دیوانگان ترسیده‌اند

من بدین زنجیر ارزیدم که بستندم به پای

کاش می‌پرسید کس، کایشان به چند ارزیده‌اند

دوش سنگی چند پنهان کردم اندر آستین

[...]

۱۸ بیت
پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۷۳ - روح آزرده

 

به شکوه گفت جوانی فقیر با پیری

به روزگار، مرا روی شادمانی نیست

بلای فقر، تنم خسته کرد و روح بِکُشت

به مرگ قانعم، آن نیز رایگانی نیست

کسی به مثل من اندر نَبردگاه جهان

[...]

۱۸ بیت
پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۷۴ - روش آفرینش

 

سخن گفت با خویش، دلوی بنخوت

که بی من، کس از چه ننوشیده آبی

ز سعی من، این مرز گردید گلشن

ز گلبرگ پوشید گلبن ثیابی

نیاسودم از کوشش و کار کردن

[...]

۱۸ بیت
پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۰ - گذشتهٔ بی‌حاصل

 

کاشکی، وقت را شتاب نبود

فصلِ رحلت در این کتاب نبود

کاش، در بحرِ بی‌کرانِ جهان

نامِ طوفان و انقلاب نبود

مرغکان می‌پراند این گنجشک

[...]

۱۸ بیت
پروین اعتصامی