اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲ - در نعت نبی علیه السلام
ببرد از همه گوی پیغمبری
که با او کسی را نبد برتری
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۴ - در نکوهیدن جهان گوید
به باغی دو در ماند ار بنگری
کز این در درآیی ، وزان بگذری
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۷ - در ستایش مردم گوید
چو گنجیست در خوبتر پیکری
درو ایزدیگوهر از هر دری
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۰ - در ستایش شاه بودلف گوید
به فرّش توان رفت بر مشتری
به نامش توان بست دیو و پری
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۰ - در ستایش شاه بودلف گوید
شهی مایهٔ شاهی و سروری
بزرگی ز گوهر به هر گوهری
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۳ - تزویج دختر شاه زابل با جمشید
چو بر روی پیروزهٔ چنبری
ز مه کرد پس شب خم انگشتری
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۸ - آمدن ضحاک به مهمانی اثرط و دیدن گرشاسب را
نگر جنگ این اژدها سرسری
چنان جنگ های دگر نشمری
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۱ - پیغام بهو به نزدیک گرشاسب
سه چندان دهم من به فرمانبری
دگر خلعت و هدیه ها بر سری
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۴۲ - دیگر پرسش گرشاسب از برهمن
روان پرور ایدونکه تن پروری
به پروانه تن رنج تا کی بری
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۴۶ - پرسش های دیگر از برهمن
همی هر زمان نو برآرد بری
چو این شد کهن بر دمد دیگری
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۴۸ - گشتن گرشاسب با مهراج گرد هند
نه کس دید و نه مرغ و دیو و پری
نه کمتر شد آن بانگ رامشگری
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۶۵ - دیدن گرشاسب دخمه سیامک را
چنان کآمدی همچنان بگذری
خور و پوشش افزون ترا بر سری
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۶۶ - شگفتی جزیرۀ بند آب
اگر بنگری کمترین گوهری
بها بیشتر دارد از کشوری
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۷۵ - بازگشت گرشاسب از هند به ایران
چو دزدیده شد چیز بیداوری
چه ناگوهری دزد و چه گوهری
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۸۵ - نامه ی اثرط به گرشاسب
سپهدار را بود کنداگری
بسی یافته دانش از هر دری
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۹۴ - رزم گرشاسب با منهراس
چو دیدند بُد ز اندلس مهتری
به پرسش گرفتندش از هر دری
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۹۸ - نامه گرشاسب به شاه قیروان
کنون گر نگیری ره کهتری
نیایی بر شه به فرمانبری