مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۵۷ - حمله بردن سگ بر کور گدا
کز ضرورت دم خر را آن حکیم
کرد تعظیم و لقب دادش کریم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۵۷ - حمله بردن سگ بر کور گدا
چون بماند از خلق گردد او یتیم
انس حق را قلب میباید سلیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۶۰ - تتمهٔ نصیحت رسول علیه السلام بیمار را
بی حدی خویش بگمار ای کریم
بر کژی بی حد مشتی لئیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۶۶ - باز جواب گفتن ابلیس معاویه را
خشک گوید راستم من کژ نیم
تو چرا بیجرم میبری پیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۶۹ - باز تقریر ابلیس تلبیس خود را
تو ز من با حق چه نالی ای سلیم؟
تو بنال از شر آن نفس لئیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۸۷ - بیان حال خودپرستان و ناشکران در نعمت وجود انبیا و اولیا علیهم السلام
ای که صبرت نیست از ناز و نعیم
صبر چون داری از الله کریم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۸۷ - بیان حال خودپرستان و ناشکران در نعمت وجود انبیا و اولیا علیهم السلام
وآنچ میگوید غفورست و رحیم
نیست آن جز حیلهٔ نفس لئیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۸۸ - شکایت گفتن پیرمردی به طبیب از رنجوریها و جواب گفتن طبیب او را
گفت از پیریست ای شیخ قدیم
گفت پشتم درد میآید عظیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۱۱ - شرح کردن شیخ سِرّ آن درخت با آن طالب مقلد
بود شیخی عالمی قطبی کریم
اندر آن منزل که آیس شد ندیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱ - سر آغاز
باقیات الصالحات آمد کریم
رسته از صد آفت و اخطار و بیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲ - قصهٔ خورندگان پیلبچه از حرص و ترک نصیحت ناصح
از برای امتحان، خوار و یتیم
لیک اندر سِر، منم یار و ندیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۸ - فریفتن روستایی شهری را و به دعوت خواندن، به لابه و الحاح بسیار
باز سوگندان بدادش کای کریم
گیر فرزندان، بیا بنگر نعیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۷ - نواختن مجنون آن سگ را کی مقیم کوی لیلی بود
سغبهٔ صورت شد آن خواجهٔ سلیم
که به ده میشد به گفتاری سقیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۳۷ - حکایت مارگیر کی اژدهای فسرده را مرده پنداشت در ریسمانهاش پیچید و آورد به بغداد
بوی بر از جزو تا کل ای کریم
بوی بر از ضد تا ضد ای حکیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۳۷ - حکایت مارگیر کی اژدهای فسرده را مرده پنداشت در ریسمانهاش پیچید و آورد به بغداد
اژدهایی مرده دید آنجا عظیم
که دلش از شکل او شد پر ز بیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۳۸ - تهدید کردن فرعون موسی را علیه السلام
گفت فرعونش چرا تو ای کلیم
خلق را کشتی و افکندی تو بیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴۶ - جواب گفتن ساحر مرده با فرزندان خود
آن زمان که خفته باشد آن حکیم
آن عصا را قصد کن بگذار بیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۵۲ - حکایت
چون تجلی کرد اوصاف قدیم
پس بسوزد وصف حادث را گلیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۵۶ - عذر گفتن نظم کننده و مدد خواستن
نظم و تجنیس و قوافی ای علیم
بندهٔ امر توند از ترس و بیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۶۲ - رنجور شدن اوستاد به وهم
گشت اُستا سست از وهم و ز بیم
بر جهید و میکشانید او گلیم