مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۷۶
طبیبیم حکیمیم طبیبان قدیمیم
شرابیم و کبابیم و سهیلیم و ادیمیم
چو رنجور تن آید چو معجون نجاحیم
چو بیمار دل آید نگاریم و ندیمیم
طبیبان بگریزند چو رنجور بمیرد
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۴۴
بیار مطرب بر ما کریم باش کریم
به کوی خسته دلانی رحیم باش رحیم
دلم چو آتش چون در دمی شود زنده
چو دل مباش مسافر مقیم باش مقیم
بیامد آتش و بر راه عاشقان بنشست
[...]
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۶۱
ای دل ز جهانیان چرا داری بیم
حق محسن و منعم و کریمست و رحیم
تیر کرمش ز شصت احسان قدیم
در حاجت بنده میکند موی دو نیم
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۰۲
تا پردهٔ عاشقانه بشناختهایم
از روی طرب پرده برانداختیم
با مطرب عشق چنگ خود در زدهایم
همچون دف و نای هردو در ساختهایم
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۶۲
عشق از بنه بیبنست و بحریست عظیم
دریای معلق است و اسرار قدیم
جانها همه غرقهاند در بحر مقیم
یک قطره از او امید و باقی همه بیم
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۶۱
نی از پیِ کسب سوی بازار شویم
نی چون دهقان خوشهٔ گندم درَویم
نی از پی وقف بندهٔ وقف شویم
ما وقف تو، ما وقف تو، ما وقف توایم
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۶۹
هوش عاشق کجا بود؟ سوی نسیم
هوش عاقل کجا بود؟ با زر و سیم
جای گلها کجا بود؟ باغ و نعیم
جای هیزم کجا بود؟ قعر جحیم
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱۷
چو می برند شاخی را ز دو نیم
بلرزد شاخ دیگر را دل از بیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۷ - خلوت طلبیدن آن ولی از پادشاه جهت دریافتن رنج کنیزک
وعدهها و لطفهای آن حکیم
کرد آن رنجور را آمن ز بیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹ - فرستادن پادشاه رسولان به سمرقند به آوردن زرگر
اینک این خلعت بگیر و زرّ و سیم
چون بیایی خاص باشی و ندیم»
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۰ - بیان آنک کشتن و زهر دادن مرد زرگر به اشارت الهی بود نه به هوای نفس و تامل فاسد
کشتن آن مرد بر دست حکیم
نه پی اومید بود و نه ز بیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶ - متابعت نصاری وزیر را
چون عنایاتت بود با ما مقیم
کی بود بیمی از آن دزد لئیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲۵ - مکر دیگر انگیختن وزیر در اضلال قوم
کین چه بدبختیست ما را ای کریم
از دل و دین مانده ما بی تو یتیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۹ - قصهٔ سوال کردن عایشه رضی الله عنها از مصطفی صلیالله علیه و سلم کی امروز باران بارید چون تو سوی گورستان رفتی جامههای تو چون تر نیست
منکران گویند خود هست این قدیم
این چرا بندیم بر رب کریم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۰۹ - تفسیر دعای آن دو فرشته کی هر روز بر سر هر بازاری منادی میکنند کی اللهم اعط کل منفق خلفا اللهم اعط کل ممسک تلفا و بیان کردن کی آن منفق مجاهد راه حقست نی مسرف راه هوا
بهر این مؤمن همیگوید ز بیم
در نماز اهد الصراط المستقیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۴۱ - کبودی زدن قزوینی بر شانهگاه صورت شیر و پشیمان شدن او به سبب زخم سوزن
گفت تا گوشش نباشد ای حکیم
گوش را بگذار و کوته کن گلیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۴۶ - تهدید کردن نوح علیهالسلام مر قوم را کی با من مپیچید کی من روپوشم با خدای میپیچید در میان این بحقیقت ای مخذولان
گفت نوح ای سرکشانْ من، من نیم
من ز جان مُردم به جانان میزیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۹ - متهم کردن غلامان و خواجهتاشان مر لقمان را کی آن میوههای ترونده را که میآوردیم او خورده است
امتحان کن جملهمان را ای کریم
سیرمان در ده تو از آب حمیم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۹ - متهم کردن غلامان و خواجهتاشان مر لقمان را کی آن میوههای ترونده را که میآوردیم او خورده است
گشت ساقی خواجه از آب حمیم
مر غلامان را و خوردند آن ز بیم