بیار مطرب بر ما کریم باش کریم
به کوی خسته دلانی رحیم باش رحیم
دلم چو آتش چون در دمی شود زنده
چو دل مباش مسافر مقیم باش مقیم
بیامد آتش و بر راه عاشقان بنشست
که ای مسافر این ره یتیم باش یتیم
ندا رسید به آتش که بر همه عشاق
چو شعلههای خلیلی نعیم باش نعیم
گلیم از آب چو خواهی که تا برون آری
به زیر پای عزیزان گلیم باش گلیم
چو بایدت که تو را بحر دایه وار بود
مثال دانه در رو یتیم باش یتیم
درست و راست شد ای دل که در هوا دل را
درست راست نیاید دو نیم باش دو نیم
الف مباش ز ابجد که سرکشی دارد
مباش بی دو سر تو چو جیم باش چو جیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تجلی احساسات عاشقانه و اهمیت دل در مسیر عشق میپردازد. شاعر از مطرب میخواهد تا با مهربانی و صفا در جمع آنان حاضر شود و به دلهای خسته و عاشقان امید ببخشد. او به دل میگوید که مانند آتش زنده باشد و از سفر بیپایان عشق خسته نشود. شاعر اشاره میکند که عشق مانند شعلۀ آتش است و باید به آن احترام گذاشت و در این مسیر همچون یتیمان از عشق محافظت کرد. در نهایت، او تأکید میکند که نباید در افکار و احساسات به دو نیم تقسیم شد و باید یکپارچه و با هدف در مسیر عشق پیش رفت.
هوش مصنوعی: نوازنده را به نزد ما بیاور، چون تو بخشندهای و در کوی افرادی که دلگیر و غمگین هستند، باید مهربان و دلسوز باشی.
هوش مصنوعی: دل من مانند آتش است و در یک لحظه زنده میشود. پس مانند یک مسافر نباش، بلکه ثابت و ماندگار بمان.
هوش مصنوعی: آتش به سر راه عاشقان نشسته و میگوید: ای مسافر، در این مسیر همچون یتیمی باش که در تنهایی خودت را گم کردهای.
هوش مصنوعی: آوایی به آتش رسید که به تمامی عاشقان میگوید، مثل شعلههای دلانگیز خلیل، خوش باش و شاد زندگی کن.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی گلیم را از آب خارج کنی، باید زیر پای عزیزان هشیار و بادقت باشی و مثل گلیم با زیرکی عمل کنی.
هوش مصنوعی: چنانچه نیاز داری که کسی برای تو مانند دریا باشد و به تو بپردازد، باید مانند دانهای در دل یتیم بمانی.
هوش مصنوعی: ای دل، به درستی و راستی فکر کن که در این حالت، دل نمیتواند به دو بخش تقسیم شود. باید یکپارچه و سالم باشی.
هوش مصنوعی: به خودت توجه کن و از بیتوجهی پرهیز کن، چون این کار به تفکر و تدبیر نیاز دارد. بیسبب و بیهدف نباش و مانند حرف "ج" که در زبان هست، با دقت و آگاهی حرکت کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
کسی که او کند از کان که به میتین سیم
مکن بر او بر بخشایش و مباش رحیم
بر آن صحیفة سیمین مسای مشک مقیم
که رنگ مشک نماید بر آن صحیفة سیم
مکن ستیزه اگر چند خوبرویان را
ستیزه کردن بیهوده عادتیست قدیم
غرض ز مشک نسیمست ، رنگ نیست غرض
[...]
چو روی چرخ شد از صبح چون صحیفه سیم
ز قصر شاه مرا مژده داد باد نسیم
که عز ملت محمود سیف دولت را
ابوالمظفر سلطان عادل ابراهیم
فزود حشمت و رتبت به دولت عالی
[...]
سپهر دولت و دین آفتاب هفت اقلیم
ابوالمظفر شاه مظفر ابراهیم
کشید رایت منصور سوی لوهاور
به طالعی که تولا کند به دو تقدیم
قضا ز هیبت او دیده حال شرع قوی
[...]
تویی که دل بتو کردند عاشقان تسلیم
سلیم باشد ، اگر جان بتو دهند ، سلیم
یکی منم ، که اگر صد هزار جان بودم
بجان تو که کنم جمله را بتو تسلیم
ز طلعت تو بخورشید داده اند فروغ
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.