مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۹۸
عشقی به کمال و دلربائی به جمال
دل بر سخنو زبان ز گفتن شده لال
زین نادرهتر کجا بود هرگز حال
من تشنه و پیش من روان آب زلال
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲۳ - در بیان آنک این اختلافات در صورت روش است نی در حقیقت راه
نیست یکرنگی کزو خیزد ملال
بل مثال ماهی و آب زلال
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۸۸ - تعظیم ساحران مر موسی را علیهالسلام کی چه میفرمایی اول تو اندازی عصا
لقمه و نکتهست کامل را حلال
تو نهای کامل مخور میباش لال
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۰ - شنیدن آن طوطی حرکت آن طوطیان و مردن آن طوطی در قفص و نوحهٔ خواجه بر وی
هر ستارهش خونبهای صد هلال
خون عالم ریختن او را حلال
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۰ - شنیدن آن طوطی حرکت آن طوطیان و مردن آن طوطی در قفص و نوحهٔ خواجه بر وی
من دلش جسته به صد ناز و دلال
او بهانه کرده با من از ملال
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۱۷ - در بیان آنک جنبیدن هر کسی از آنجا کی ویست هر کس را از چنبرهٔ وجود خود بیند تابهٔ کبود آفتاب را کبود نماید و سرخ سرخ نماید چون تابهها از رنگها بیرون آید سپید شود از همه تابههای دیگر او راستگوتر باشد و امام باشد
صبر کن با فقر و بگذار این ملال
زانک در فقرست عز ذوالجلال
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۱۷ - در بیان آنک جنبیدن هر کسی از آنجا کی ویست هر کس را از چنبرهٔ وجود خود بیند تابهٔ کبود آفتاب را کبود نماید و سرخ سرخ نماید چون تابهها از رنگها بیرون آید سپید شود از همه تابههای دیگر او راستگوتر باشد و امام باشد
مستمع چون تازه آمد بیملال
صدزبان گردد به گفتن گنگ و لال
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۲۲ - سبب حرمان اشقیا از دو جهان کی خسر الدنیا و الآخرة
سر کشی از بندگان ذوالجلال
دان که دارند از وجود تو ملال
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۴۳ - گفتن موسی علیه السلام گوسالهپرست را کی «آن خیالاندیشی و حزم تو کجاست؟»
چشم دزدیدی ز نور ذوالجلال
اینت جهل وافر و عین ضلال
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۵۷ - حمله بردن سگ بر کور گدا
علم چون آموخت سگ رست از ضلال
میکند در بیشهها صید حلال
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۵۹ - دوم بار در سخن کشیدن سایل آن بزرگ را تا حال او معلومتر گردد
خونبهای من جمال ذوالجلال
خونبهای خود خورم کسب حلال
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۸۷ - بیان حال خودپرستان و ناشکران در نعمت وجود انبیا و اولیا علیهم السلام
چه حلال ای گشته از اهل ضلال
غیر خونِ تو نمیبینم حلال
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۰۳ - عذر گفتن فقیر به شیخ
هر که در وی لقمه شد نور جلال
هر چه خواهد تا خورد او را حلال
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱ - سر آغاز
گوش آنکس نوشد اسرار جلال
کو چو سوسن صدزبان افتاد و لال
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۷۱ - تشبیه بند و دام قضا به صورت پنهان به اثر پیدا
داند و پوشد بامر ذوالجلال
که نباشد کشف راز حق حلال
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۰۳ - انکار کردن آن جماعت بر دعا و شفاعت دقوقی و پریدن ایشان و ناپیدا شدن در پردهٔ غیب و حیران شدن دقوقی کی در هوا رفتند یا در زمین
هر که را دل پاک شد از اعتلال
آن دعااش میرود تا ذوالجلال
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۱۶ - بیان آنک نفس آدمی بجای آن خونیست کی مدعی گاو گشته بود و آن گاو کشنده عقلست و داود حقست یا شیخ کی نایب حق است کی بقوت و یاری او تواند ظالم را کشتن و توانگر شدن به روزی بیکسب و بیحساب
مغزجوی از پوست دارد صد ملال
مغز نغزان را حلال آمد حلال
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۶۸ - وفات یافتن بلال رضی الله عنه با شادی
چون بلال از ضعف شد همچون هلال
رنگ مرگ افتاد بر روی بلال
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۷۲ - تشبیه نص با قیاس
ماهیان قعر دریای جلال
بحرشان آموخته سحر حلال
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۲ - تمامی حکایت آن عاشق که از عسس گریخت در باغی مجهول خود معشوق را در باغ یافت و عسس را از شادی دعای خیر میکرد و میگفت کی عَسی أَنْ تَکْرَهوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ
تا شوی آمن ز سیری و ملال
گفت کان الله له زین ذوالجلال