گنجور

عرفی » قصیده‌ها » شمارهٔ ۷ - در مدح میر ابوالفتح

 

عشق کو، تا خرد بر اندازد

عود شوقی به مجمر اندازد

درد را در دلم بپالاید

عافیت را به بستر اندازد

مرغ جان را ؛ برد، بباغ گلی

[...]

عرفی
 

عرفی » قصیده‌ها » شمارهٔ ۲۱ - عمان الجواهر- در نعت حضرت رسول «ص»

 

دل من باغبان عشق و حیرانی گلستانش

ازل دروازه باغ و ابد حد خیابانش

چنان باغی کزو گلچین نیارد گل برون بردن

نه آن باغی که یابد خارچین از بیم دورانش

گلی کز خرمی وی را بخنداند چو فروردین

[...]

عرفی
 

عرفی » قصیده‌ها » شمارهٔ ۵۴ - در منقبت حضرت ختمی مرتبت (ص)

 

ای دل راهزن که از عرشم

به حضیض ثری فرستادی

ای ستم دوست کز در خلدم

به مضیق بلا فرستادی

ای غلط سیر کز ره قدسم

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱ - ساقی نامه

 

بیا ساقی آن تشنگی را بسنج

پس از آرزوی دل ما مرنج

که مستیم و ترک ادب میکنیم

ز جام تو بوسی طلب میکنیم

بده ساقی آن باده جام سوز

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۲ - مثنویات

 

بسم اله الرحمن الرحیم

موج نخست است ز بحر قدیم

تا برم این نکته بتکمیل عرش

زان کنم آرایش قندیل عرش

به که بنام صمد بی نیاز

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۳ - در ستایش آفریدگار

 

ای همه عین تو و پاک از همه

نقد وجود از تو و خاک از همه

چشمه هستی دو عالم تویی

من که انا الحق زنم، آن هم تویی

نغمه طراز چمن وحدت است

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۴ - در حمد حق سبحانه و تعالی

 

ای تو بامرزش و آلوده ما

وی تو بغمخواری و آسوده ما

رحمت تو کعبه طاعت نواز

عدل تو مشاطه عصیان طراز

لطف تو دلال متاع گناه

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۵ - در مدح مالک قاب و قوسین

 

ای طلب چشمه امید ما

ذوق فروش غم جاوید ما

گنج طلب زیر قدم سوده ایم

وز طلب گنج نیاسوده ایم

هر نفسم چشمه گشای طلب

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۶ - در صفت رسول اکرم

 

بوسه اول که کلید اثر

زد بدر گنج بدایع گهر

در گهر افشانی گنج آفرین

بود محمد گهر اولین

گرنه درش خیمه بساحل زدی

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۷ - معراج

 

ساعتی اندوده بنور عطا

خلوتیان حرم کبریا

مژده رساند بر روح الامین

کی تو بشارت بر سلطان دین

کوس بشارت بلب بام بر

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۸ - در مدح نبی اکرم

 

ای نفس طبع ادب سوز شو

نغمه زنی را گهر افروز شو

نغمه روح‌اللهیت ساز کن

زمزمه نعت شه آغاز کن

صدرنشین شه پیغمبری

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۹ - درصفت آفرینش

 

بلبل طبعم زند این نغمه باز

کامدم اینک بچمن نغمه ساز

در چمن نعت گلی دیده ام

زمزمه تازه بر او چیده ام

میشمرم نغمه مستانه را

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱۰ - نعت حق سبحانه تعالی

 

بود تو مقصود وجودست بس

جز تو همه گفت و شنود است و بس

کعبه تویی و آنهمه راه تواند

چشم تویی جمله نگاه تواند

گر نبود مهر تو بر نامه ها

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱۱ - حکایت

 

صبحدمی شعبده بازی که هست

حلیه نیرنگ بناهید بست

گفت که ای مطرب بزم حجاز

انجمن لهو و لعب اگرم ساز

زهره ببازیچه دری باز کرد

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱۲ - غفلت

 

ای گهر گنج ادب نام ما

وی اثر رنج طلب نام ما

در طلب آویز چه بنشسته

بسته دامی ز چه وارسته

گرچه فلک بسته در کامها

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱۳ - داستان

 

جوی طراز چمن بی ستون

آن به بهشت غم شیرین درون

بود بامر صنم دلپذیر

در پی آراستن جوی شیر

تیشه هر داغ که بر سنگ خورد

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱۴ - نعت

 

پیشتر از جلوه آثار جود

کز جگر شمع نمی خواست دود

شمع ازل چهره بر افروختی

نور فشاندی دل خود سوختی

دوستی خود بدلش کرد زور

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱۵ - حکایت

 

بود یکی انجمن آرای عشق

رنج شمارنده سودای عشق

سایه نشین علم دوستی

بر دل او فتنه غم دوستی

در حرم دوستی آورده عهد

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱۶ - طلب دوست

 

ای هوس آرای محبت شکن

عافیت انگیز ملامت فکن

عید صفت صورت شادی نگار

برگ طرب ساز چو طبع بهار

منع اثر کرده شمشیر غم

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱۷ - رنج و گنج

 

ای همه چون معصیت آلودگی

عمر تو آلایش بیهودگی

چهره گشای صور معصیت

گرم عنان بر اثر معصیت

کامزن اوج سراسیمگی

[...]

عرفی
 
 
۱
۲