فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۸
بیفگند شمشیر هندی ز مشت
به نومیدی از جنگ بنمود پشت
فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۲۸
چو خورشید تابان ز گنبد بگشت
به کردار آهن بتفسید دشت
فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۳۲
کنون بودنی بود و پیران گذشت
همه کار و کردار او باد گشت
فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۳۳
خبر شد بدیشان که پیران گذشت
نبرد دلیران دگرگونه گشت
فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۳۳
چو بشنید گیو این سخن بازگشت
بر او آفرین کرد و اندر گذشت
فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۳۶
چو از روز نه ساعت اندر گذشت
خور از گنبد چرخ گردان بگشت
فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۳۶
از اندیشهٔ ما سخن درگذشت
فلک بر سرش بر دگرگونه گشت
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲
همه کوه و غار و بیابان و دشت
به هر سو همی گرد لشکر بگشت
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۳
خود و ویژگانش نشسته به دشت
سپهر از سپاهش همی خیره گشت
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۴
همی بود خامش چو آمد به مشت
چنان مهربان پهلوان را بکشت
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۶
که این کار ما دیر و دشوار گشت
سخنها ز اندازه اندر گذشت
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۷
گرفتش به چپ گردن و راست پشت
برآورد و زد بر زمین بر درشت
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۸
از ایرانیان چند نامی بکشت
چو خسرو بدید اندر آمد به پشت
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۹
چو نیمی ز تیره شب اندر گذشت
سپهر از بر کوه ساکن بگشت
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱۰
یکی جای بود آن به سان بهشت
گلش مشک سارا بد و زر خشت
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱۱
سپه باز چیدند شاهان ز دشت
چو روی زمین ز آسمان تیره گشت
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱۱
بپروردم آن را که بایست کشت
کنون شد از او روزگارم درشت
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱۲
سپه را کنون روز سختی گذشت
همان روز رزم اندر آرام گشت
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱۴
فریدون فرخ ستاره نگشت
نه از خاک تیره همی برگذشت
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱۵
بدانگه کجا رزمشان شد درشت
دو تن رستم آورد از ایشان به مشت