شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » دیباچه » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم
حمد و فضل خدای عزّوجل
هست بر بنده واجب از اول
آن کریمی که داد روز نخست
اعتقاد صحیح و رای درست
قوت جسم و فکرت جان داد
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » دیباچه » بخش ۲ - فی ترتیب الکتاب و سبب نظمه
راه خواهی به صحن و صفۀ بار
چنگ در عقل و نقل محکم دار
ور ندانی بدین همه ره برد
این ضعیف اصل آن به نظم آورد
جمله علم الیقین و عین یقین
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل اول » بخش ۱ - الباب الاوّل فی معرفة ذات واجب الوجود تعالی و تقدس و فیه ثلاثة فصول: الفصل الاول فی معرفة وجوده تعالی علم الیقین
بر وجود تو ای الهه حق
هست هر ذرّه ای گواه به حق
هرچه از غیب در شهود آمد
هم ز جود تو در وجود آمد
جمله اشیا به نطق حال فصیح
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل اول » بخش ۲ - عین الیقین
بهر تأکید آیت قرآن
بشنو از عقل واضح برهان
هیچ ممکن به خویش هست نشد
شیب و بالا، بلند و پست نشد
دور باطل، تسلسل است محال
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل اول » بخش ۳ - حق الیقین
به محیط افکن ای خرد زورق
جای باطل نماند «جاء الحق»
چند از آیات انفس و آفاق
«اولم یکف» خوان علی الاطلاق
به دلیلی، پسندیده نیست خدای
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل اول » بخش ۴ - حکایت
بر جُنَید ابلهی گرفت این دَقْ
که چه داری دلیل هستی حق
پیر دم زد ز عالم ارواح
گفت: اغنی الصّباح عن مصباح
صبح را نیست حاجتی به چراغ
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل اول » بخش ۵ - حکایت
هدهدی را مگر ز طالع شوم
گذر افتاد بر خرابۀ بوم
از سلیمان شنیده بود وعید
آخر افتاد در عذاب شدید
هیچ بومان به شب نمیخفتند
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل اول » بخش ۶ - حقیقة الحقایق
ای که اندر حجاب ماندستی
آیت نور را نخواندستی
از طلب حاضر تو غایب شد
رای صائب همه مصایب شد
حاضری کز طلب شود پنهان
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل اول » بخش ۷ - تحقیق
در خودی کرده ای خدا را گم
این انتم فانّه معکم
دست او طوق گردن جانت
سر برآورده از گریبانت
به تو نزدیکتر ز حبل ورید
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل اول » بخش ۸ - حکایت
دید یک عاشق از دل پر تاب
حضرت حقتعالی اندر خواب
دامنش را گرفت آن غمخور
که ندارم من از تو دست دگر
چون درآمد ز خواب خوش درویش
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل اول » بخش ۹ - الضلال المبین
منکر حق طبیعی آمد و بس
آن خر بدگهر، سگ ناکس
دهر را کردگار میخواند
اثر از روزگار میداند
نظرش تا به چرخ و انجم شد
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل اول » بخش ۱۰ - التمثیل
وحدت حق چو مرکزی است بسیط
ما همه نقطه های دور محیط
کژی دایره نه از نُقَط است
نقطه و آنگاه کژ، نه این غلط است
نقطه ها چون به همدگر پیوست
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل اول » بخش ۱۱ - المنشأ
منشأ این خلاف شد میمون
ابن دیصان کافر ملعون
قصّۀ کفر بلعم باعور
خود چو سگ هست در جهان مشهور
بعد از آن زهد و دانش بسیار
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل دوم » بخش ۱ - الفصل الثّانی فی توحیده تعالی علم الیقین
وحدت تو ز کثرت اشیا
هست مانند هستیت پیدا
جزوهای جهان زکوه و ز کاه
همه در «لا اِله الاّ اللّه»
«قل هواللّه» گفت با تو احد
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل دوم » بخش ۲ - عین الیقین
لفظ قرآن و معنی برهان
قول «لو کان فیهما» را دان
یعنی از کثرت الاهستی
آسمان و زمین تباهستی
دو کس ار متفق شوند به رای
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل دوم » بخش ۳ - حق الیقین
با وجود تو خود کدام وجود
کس عدم را نهاد نام وجود
ظاهر و باطن، اوّل و آخر
تو و غیری نه در میان ظاهر
بودِ هر بود با تو نابود است
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل دوم » بخش ۴ - حکایت
صانعی کوزه ای ز برف بساخت
کرد پر آب و اندر آب انداخت
کوزۀ برف ناگه ازتب و تاب
آب گشت و برآمد آب به آب
چیست اندر مَثَل همه عالم
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل دوم » بخش ۵ - تحقیق
وحدتش نیست از قبیل شمار
برتر آمد ز اندک و بسیار
عدمی دان تعیّن اشیا
نیست از نیست شد به نیست جدا
جایز است امتیاز در اَعْدام
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل دوم » بخش ۶ - فی صدور الکثرة عن الوحدة
امر نسبی است کثرت موجود
صد هزاران شهود و یک مشهود
تا شود کشف بر تو «خلق جدید»
باز دان سر «قرب حبل ورید»
«هو فی شأن» همیشه حق را دان
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل دوم » بخش ۷ - التمثیل
صورت وحدت از جهان مثال
نقطه ای بست نقش بند خیال
نقطه مانند شعله عکس انداخت
وهمش از دور صورتی برساخت
باز چون دایره مجسم شد
[...]