گنجور

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - فی التوحید و النعت و مناقب الخلفاء الراشدین رضوان الله علیهم اجمعین

 

ای از تو پر گهر کف دریای پر خروش

هندوی درگهت شب شامی در فروش

استاد کارخانه ی صنعت زدوده زنگ

از روی نه طبقچه ی چرخی هفت جوش

هر شب چراغ کوکب عالم فروز را

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » ترکیبات » شمارهٔ ۳ - فی منقبة اسد الله الغالب علی بن ابیطالب علیه السلام

 

مرحبا ای نکهت عنبر نسیم نوبهار

جان فدای نفخه ات باد ای شمیم مشگبار

سنبل اندر جیب داری یاسمن در آستین

عود و صندل در میان یا مشک و عنبر در کنار

دوش هنگام سحر بر کوفه افکندی گذر

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » ترکیبات » شمارهٔ ۶ - فی مدح الصاحب السعید جلال الدین الخوافی طاب ثراه

 

ای خادم سنبل تو عنبر

وز لعل تو رفته آب کوثر

در تنگ ز تنگ شکّرت قند

در شور ز پسته ی تو شکّر

هندوی خط تو نافه ی چین

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » ترکیبات » شمارهٔ ۷ - فی مرثیة ملک الاعظم ناصر الدنیا و الدین محمد بن البرهان

 

رنگ شفق نگر که چو خورشید روشنست

کز خون چشم ما فلک آلوده دامنست

بیژن کجاست ورنه چو نیکو نظر کنی

این خاک توده تیره تر از چاه بیژنست

بهمن پدید نیست وگرنه ز بانگ رعد

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » ترکیبات » شمارهٔ ۸ - فی تهنیة بعید الفطر

 

ایکه زلفت شب قدرست و رخ زیبا عید

عید ما بی تو بعیدست و توئی ما را عید

کوثرست ار شکر ار چشمه حیوان یا لب

عارضست ار قمر ار لاله نعمان یا عید

شکری از لب شکر شکنت می خواهم

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » ترکیبات » شمارهٔ ۹ - فی التهنیة قدوم الصاحب الاعظم تاج الحق و الدین العراقی طاب ثراه

 

مژده ی مقدم مخدوم جهان آوردند

خبر داور دوران زمان آوردند

توسن طبع مرا در جولان افکندند

طایر روح مرا در طیران آوردند

عطرم از لخلخه ی سنبل حورا سودند

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » ترکیبات » شمارهٔ ۱۰ - فی مدح الصاحب المعظم جمال الدین دیلم اصفهانی

 

پسته شکّری است آنک تو داری نه دهن

شکّر عسکری است آنک تو باری نه سخن

هر که او دل برخ ماهرخی خواهد داد

باری آنروی دلفروز که وجهیست حسن

ای سر زلف ترا مرغ دلم دست آموز

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » ترکیبات » شمارهٔ ۱۱ - فی مدح الامیر الاعظم مظفر الدنیا و الدین صادون بیک طاب ثراه

 

چون پدید آمد ز زیر هفت چرخ مستدیر

طلعت سلطان زرین تاج زنگاری سریر

از فراز سبز خنگ چرخ بر خاک اوفتاد

وز تواضع بوسه زد بر نعل یکران امیر

آن زمین حلم فلک سرعت که هست از مهر کین

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » ترکیبات » شمارهٔ ۱۲ - فی مرثیة السلطان السعید الشهید ارپه خان و مدح الامیر جلال الدولة و الدین مهدی

 

ز دست این فلک گوژ پشت سفله پرست

کدام سر که نرفتست عاقبت از دست

اگر نهی ز شرف بر سر کواکب پای

بزیر پای حوادث کند سپهرت پست

سکندر ار چه بمردانگی جهان بگشود

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » ترکیبات » شمارهٔ ۱۳ - فی مرثیة نوئین الاعظم غیاث الدین کیخسرو و ابیه قطب الدین محمود

 

از گنج دهر بهره بجز زخم مار نیست

وز گلبن زمانه بجز نوک خار نیست

بگذر ز می که مجلسیان وجود او

حاصل ز جام دهر برون از خمار نیست

کو در میان باغ کسی یا کنار گل

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۱

 

آنک هستم ز خاک درگه او

من دلخسته روز و شب محروم

وطنش در میان جان منست

نی درون دل ار کنی معلوم

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۲

 

آنک بر سر و عارض چو گلیست

قطره ئی آب در میان جُلیست

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۳

 

سالکی را که دید پیوسته

اربعینی نشسته در عیدی

گفته شد نام ماهرخساری

که جهانرا بروی ما دیدی

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۴

 

آنک نبود غمش ز مثل منی

سر دستیست در میان زنی

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۵

 

گفتمش ای ماهرو نام تو خود چیست

گفت گوشه ی ابرو مرا بر طرف مه نگر

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۶

 

پری‌رویی که از ما ناورد یاد

چو نامت بنگری هشت است و هفتاد

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۷

 

بستان ز کتاب حرف اول

وانگاه بیا بدل فرو خوان

تا نام کسی شود که ما را

درد غم عشق اوست درمان

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۸

 

حرف سوم سه چون بیندازی

وانگاه دو حرف از ابروی تازی

در اول آن در آوری نامیست

گر زانک ترا بگفتنش کامیست

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۹

 

نام صنمی که می نبینم بازش

ببسای بریشم و بزن بر سازش

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۱۰

 

آنک جعدش مرغ دل را دام بود

شکل زلفش در کشیدن نام بود

خواجوی کرمانی
 
 
۱
۲
۳
۲۱