خواجوی کرمانی
»
دیوان اشعار
»
صنایع الکمال
»
ترکیبات
»
شمارهٔ ۹ - فی التهنیة قدوم الصاحب الاعظم تاج الحق و الدین العراقی طاب ثراه
مژده ی مقدم مخدوم جهان آوردند
خبر داور دوران زمان آوردند
توسن طبع مرا در جولان افکندند
طایر روح مرا در طیران آوردند
عطرم از لخلخه ی سنبل حورا سودند
تحفه ی جان من از عالم جان آوردند
ذره را شعشعه ی چشمه ی خور بخشیدند
بنده را خلعتی از حضرت خان آوردند
کشتگان را ز روان باز بشارت دادند
تشنگانرا بلب آب روان آوردند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به استقبال و مژدهی آمدن یک شخصیت مهم و مقدس پرداخته است. شاعر از احساساتی مانند شوق و سرور صحبت میکند و بیان میکند که طبع و روحش به وجد آمده است. او اشاره میکند که عطری روحانگیز از وجود این شخصیت برمیخیزد و هدایایی از عالم معنوی به او میرسد. همچنین به زندهکردن امید و سیراب کردن تشنگان از آب روان نیز اشاره میشود، که نمادی از نعمتهای الهی و رهایش از مشکلات است. در کل، این شعر حاکی از شادمانی و امید به آمدن نعمتهای زندگی و معنویت است.
هوش مصنوعی: مژدهای آوردند که سرور جهانیان به جمع ما آمده است و خبری از قاضی زمان به همراه دارد.
هوش مصنوعی: طبیعت من را به حرکت و جنبش واداشتند و روح من را به پرواز درآوردند.
هوش مصنوعی: عطر من از بوی خوش گل سنبل به دست آمده و هدیهی روح من از دنیای معنوی به من رسیده است.
هوش مصنوعی: یک ذره را نوری از چشمه خورشید بخشیدند و بنده را از جانب سلطان لباس ارزندهای آوردند.
هوش مصنوعی: کسانی که در جنگ کشته شده بودند، به آرامش رسیدند و به آنها خبر خوشی دادند. همچنین، تشنگان نیز به نهر آب رسیدند و از آن بهرهمند شدند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.