گنجور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - در مدح ابوالمظفر سرخاب

 

شده است بلبل داود و شاخ گل محراب

فکنده فاخته بر رود و ساخته مضراب؟

یکی سرود سراینده از ستاک سمن

یکی زبور روایت کننده از محراب

نگر که پردر گردید آبگیر بدانکه

[...]

۳۹ بیت
قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۷ - در مدح ابونصر محمد ( مملان )

 

تا ز آمدن دوست بر من خبر آمد

گوئی سرم از ناز بخورشید برآمد

چون شاخ گلی بودم پیوسته بی بار

بر من ز گل شادی پیوسته برآمد

روزی همه درد و غم مردم بسر آید

[...]

۳۹ بیت
قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۵ - در مدح ابوالمعمر

 

بتی که راستی از قد او رباید تیر

بتیر غمزه ز گردون فرود آرد تیر

نه سیب سرخ بود با رخان او مر مهر

نه با درنگ بود چون رخان من مه تیر

ز خواب دیده پر آب من ندارد بهر

[...]

۳۹ بیت
قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۴ - در مدح ابونصر مملان

 

چون کمانم چفته دارد عشق بالائی چو تیر

مهر رخساری ز مهرم سوخته دارد چو تیر

لاله از رنگ رخ او بشکفد در ماه دی

باده از باد دل من بفسرد در ماه تیر

گونه گیرد برگ گل از روی او وقت بهار

[...]

۳۹ بیت
قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۵ - در مدح ابوالخلیل جعفر و امیر مملان

 

دگر فکار نباشد دلم ز هجر نگار

دکر نباشد رویم ز خون دیده نگار

تنم ز خار رها گشت او فتاد بگل

دلم بنور بپیوست و دور گشت زنار

بوصل آن بت گلرخ کجا روا نبود

[...]

۳۹ بیت
قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۶ - در مدح ابوالیسر سپهسالار

 

مگر نگارگر چین شده است باد بهار

کز او بنفش و نگار است بوستان چو بهار

همه کرانش لاله همه میانش گل

همه هواش نسیم و همه زمینش نگار

ز بوی و رنگ یکی گشت مشک و نیل کساد

[...]

۳۹ بیت
قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۱ - در مدح شمس الدین

 

ای مشک فشان زلفین ای غالیه گون خال

با هر دو بود غالیه و مشک چون آخال

بندیست مرا بر دل هر ساعت از آن زلف

حالی است مرا در دل هر ساعت از آن خال

خیره شود از سنبل تو بوالعجب و نیز

[...]

۳۹ بیت
قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۷ - در مدح امیر وهسودان

 

بتی که لاله چند از رخانش لاله ستان

چه لاله ای که ندیده است خلق لاله چنان

بلای دین و دل آمد بسنبل و بادام

شفای جان و تن آمد بلاله و مرجان

همی رباید دلرا بناز در وصلت

[...]

۳۹ بیت
قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۵ - در مدح امیر جستان و امیر ابوالمعالی

 

بتی که پیش رخ او چو میغ باشد ماه

چراغ مجلس و شمع سرای و ماه سپاه

هزار حلقه عنبر نهاده از بر سیم

هزار نافه مشگین نهاده از بر ماه

از آن همیشه چو بالای خویش یکتایست

[...]

۳۹ بیت
قطران تبریزی